خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ سال1371؛ کتاب رونق سازندگی
سهشنبه 26 خرداد 1371 / 14 ذیحجه 1412 / 16 ژوئن 1992
ساعت هشت و نیم صبح در دفترم بودم. ظهر اعضای هیأتهای مؤتلفه به مناسبت
سالگرد چهار شهید پرونده [ترور حسنعلی] منصور، [نخستوزیر] آمدند. آقای [حبیب الله] عسگراولادی صحبت کرد. من هم تشویقشان کردم.[1] بسیاری از دوستان و همرزمان قبل از پیروزی انقلاب بودند.
استاندار زنجان آمد و گزارش کار داد. گویا میخواست مطمئن شود که برنامه تعویض نداریم. وزیر راه و ترابری آمد. گزارش راهآهن و طرحهای در دست اجرا را داد و دستوراتی گرفت.
[آقای حبیب جوهر حیات]، وزیر ارتباطات کویت آمد. در مورد وضع کویت بعد از جنگ و مسایلشان با عراق و مرزهای با این کشور که اخیراً سازمان ملل به نفع کویت نظر داده و مسائل حاشیهای صحبت کردیم.
عصر حمام گرفتم؛ آرامشبخش شد. شورای عالی انقلاب فرهنگی جلسه داشت. بخشی از اساسنامه شورای عالی جوانان را تصویب کردیم. بعد از جلسه با [آقای علی اکبر ناطق نوری]، رئیس مجلس دربارة مسائل مجلس و دولت صحبت کردیم. شب شورای مرکزی روحانیت مبارز در دفترم جلسه داشت. دربارة وظایف و مسئولیتهای شورا صحبت و تصمیمگیری شد. بعد از جلسه، آقای دکتر [حسن] روحانی، [دبیرشورای عالی امنیت ملی]، دربارة هواپیماهای کویتی موجود در ایران و مسائل اسراییل صحبت کرد. نزدیک ساعت دوازده شب به خانه رسیدم.
[1] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «اکثر قیافههای مُسن این جمع، برای من مأنوس و آشناست و در روزهای سخت و در عین حال شیرینِ دوران مبارزه، بهترین دوستان و همراهان ما بودند که تقربیاً صف جلو را همینها تشکیل میدادند. کسان دیگری هم بودند، منتهی مثلاً جبهه ملی بود که بالاخره تا آخر نیامد، یا جریانهای دیگری در وسط راه پیدا شدند و منحرف شدند، بعضی از آنها هم ماندند؛ اما آن گروه پایداری که از اول آمدند و در همه شرایط هم بودند و هیچ وقت هم چیزی غیر از انجام وظیفه نمیخواستند، همین تیپ شماها بودند، نه منحصر به شما، ولی تیپ اینجوری بود. گروه خیلی خوبی، در خدمت امام بودند. نقطه مثبت و مهم این جریانها، تعبّدشان بود. از خودشان اجتهاد نمیکردند. در مقابل رهبری و در مقابل مرجع تقلید، تابع بودند.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1393