جمعه 22 خرداد 1371 | 10 ذیحجه 1412 / 12 ژوئن 1992
ساعت هفت صبح به دانشگاه تهران رفتم. نماز عید قربان را اقامه نمودم و دو خطبه را ایراد کردم.[1] در هنگام نماز، رگبار باران شدیدی بارید که در این فصل عجیب است. تا شب در خانه بودم؛ وقت با استراحت و مطالعه گذشت.
آقای [علاءالدین] بروجردی از وزارت امورخارجه تلفنی اطلاع داد که در حمله کردها به یک قطار در خاک ترکیه، جمعی از ایرانیان هم کشته شدهاند. همچنین برای مذاکرات با پاکستانیها نظر خواست.
عصر محسن [هاشمی، رئیس دفتر بازرسی ویژه رییسجمهور] آمد و گزارشی از قیمت واگنهای مترو داد؛ چینیها شرایط بهتری از دیگران دارند. آقای [رضا] امینیان آمد. از وضع نمایشگاه فرش اظهار رضایت کرد و از رکود شدید در اقتصاد اروپا گفت.
[1] - در بخشی از خطبه عید قربان آمده است: «با این راهی که امسال باز شد و با تفاهمی که عملاً بین ما و عربستان سعودی به وجود آمد، پذیرفتند که مراسم عبادی سیاسی برائت از مشرکین، میتواند جزو برنامههای حج باشد و این قدم مؤثری بود. با حُسن برخورد و مدیریتی که مدیران ما در حج کردند و به آنها نشان دادند که ما هیچ گونه نظری به نظام و نظم داخل عربستان نداریم و نمیخواهیم مزاحم آنها باشیم، این تفاهم به وجود آمد. حالا رسانهها به این مسأله دامن نزنند که دوباره بین ایران و عربستان دعوا درست کنند. مصالح را در نظر بگیرند. ما که نمیتوانیم همه نظراتمان را بر همه کشورها تحمیل کنیم، ولی میتوانیم روی مشترکات اسلامیمان تفاهم و کار کنیم تا اینکه بتوانیم این مسائل عمده دنیای اسلام را برسانیم و این راه خوبی است که شروع شده و همگی باید همکاری کنیم و حج را آن طور که هست، بفهمیم و عید قربان که مرکزش در حج و در کنار خانه خداست، آنجا جلوه کند و ما بتوانیم ایثار و رسالتی که امّت اسلامی در این عید دارد، خوب برگزار کنیم و به وظیفهمان عمل کنیم. قطعاً روح مقدس امام بزرگوار ما شاد هست و انشاءاللّه در آینده شادتر خواهد شد که من میدانم تا آخرین لحظات عمرشان، نگران بودند از اینکه راه کعبه به روی ملّت ما بسته شده و حالا میبینید منظمترین حج متعلق به جمهوری اسلامی است و عظیمترین جمعیت را داشته و آبرومندترین مراسم را برگزار میکنیم.»