خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ سال1371؛ کتاب رونق سازندگی
یکشنبه 9 فروردین 1371 | 24 رمضان 1412 / 29 مارس 1992
ساعت ده صبح [آقای عبداللطیف عبدالله المیمنی]، سفیر عربستان سعودی برای تقدیم استوارنامه آمد؛ تشریفات است. به آقای فهد، [پادشاه عربستان سعودی] پیغام دادم که برای بالا بردن قیمت نفت همکاری بیشتر لازم است. آقای [حسین] پناهیآذر، سفیر جدید ایران در سوئد آمد. برای حُسن انجام وظیفه نظر خواست؛ تأکید بر جذب ایرانیهای مقیم سوئد کردم؛ حدود شصت هزار ایرانی در آنجا ساکن هستند.
آقای [محمد] رییسی، نماینده شهرکرد آمد و از رد صلاحیت شکایت کرد. اخوی احمد آمد. راجع به [شرکت مس] سرچشمه صحبت کرد و خبر سلامتی حاجیه بیبی [والده] را داد. ایشان در بهرمان ماندهاند. نگران حالشان هستیم؛ گرچه خواهرمان هم مواظبت میکنند.
[آقای جاوید قرباناوغلی]، سفیرمان در الجزایر آمد؛ مدتی است که در تهران است. روابط با الجزایر به خاطر حمایت ما از جبهه نجات اسلامی سرد و راکد است.[1] اوضاع آنجا را گفت و تحلیلی ارائه داد. گفتم بهتر است که روابط ترمیم شود و نگران تبلیغات منفی آنها نباشیم؛ به هر حال حمایت از مسلمانان از وظایف ما است.
[آقایان بیژن نامدار زنگنه، علیاکبر ولایتی و محسن نوربخش]، وزیران نیرو، امورخارجه و اقتصاد و دارایی، برای بررسی شرایط ژاپنیها در مورد وام ارزان و مدت طولانی آنها برای سد کارون 4 آمدند. وزارت نیرو مایل نیست شرطهای سخت آنها را بپذیرد، ولی وزیر امور خارجه و وزیر امور اقتصادی و دارایی به خاطر ارزانی و طولانیمدت بودن وام، اصرار بر پذیرش دارند؛ به نفع آنها قضاوت کردم و وزیر نیرو ناراحت شد.
عصر آقایان [علیاکبر] ناطق نوری و [حسن] روحانی آمدند. بر لزوم اعتدال تأکید داشتند. برای مسائل تبلیغات و سیاست تبلیغاتی مشورت کردند. دکتر [محمدعلی] نجفی، [وزیر آموزش و پرورش]، برای استمداد آقای مهدیپور آمد؛ در اصفهان، صلاحیتاش رد شده است.
با دکتر [حسن] حبیبی، [معاون اول رییسجمهور]، راجع به بررسی صلاحیتها در شورای نگهبان مذاکره و مشاوره کردیم. در جلسه هیأت دولت شرکت کردم. از رهبری به خاطر حمایت بلیغ از دولت تشکر کردم.[2] دستورات انجام شد.
افطار محافظان و خانوادههایشان میهمانم بودند. عفت به فرزندانشان عیدی داد و من برای آنها صحبت کوتاهی کردم.[3] آقایان [محمدعلی] سبحاناللهی، [نماینده] تبریز و [فریدون] قاسمی، [نماینده] ورزقان، برای تأیید صلاحیتشان استمداد کردند.
[1] - در پی بروز برخی رویدادها در الجزایر و متهم شدن ایران به دخالت در امور داخلی این کشور، سطح روابط سیاسی و دیپلماتیک و بعد از آن سطح روابط در همه زمینهها بین کاهشیافت و خاموشی روابط آغاز شد. این امر در حالی صورت گرفت که انتخابات سراسری شهرداریها در سال 1990 برگزار شد و اسلامگرایان، پیروز میدان بودند، اما دولت این کشور، زیر بار این پیروزی مهم نرفت و نتایج را نپذیرفت. مقامات الجزایر روابط دیپلماتیک خود را به خاطر حمایت ایران از گروههای اسلامی و ارتباط با آنها، بهطور یکجانبه، سطح روابط به کاردار کاهش دادند و در سال 1371 رابطه دو کشور به طور کامل قطع شد.
[2] - آقای هاشمی از سخنان رهبر معظم انقلاب در مورد انتخابات و الطاف و اعتماد ایشان نسبت به دولت و تمام خدمتگزاران قدردانی و تشکر کرد. رییسجمهور، حمایتهای رهبری را بسیار دلگرمکننده و امیدبخش خواند و تلاش بیشتر دست اندرکاران را برای تحقق منویات رهبری و خدمت به مردم، تنها پاسخ مناسب و سزاوار برای این همه مراحم دانست. رجوع کنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، زیر نظر محسن هاشمی، دفتر نشر معارف انقلاب، 1393
[3]- در بخشی از این سخنرانی آمده است: «من صمیمانه تشکر میکنم از زحماتی که برادران محافظ در این دوران طولانی در جهت انجام وظیفه برای خدا و برای انقلاب کشیدند و متحمل شدند و همچنین تشکر میکنم از شما خانمها که با آنها همکاری کردید. آنها کار مشکلی دارند، اوقات زیادی در خانه نیستند، گاهی مسافرتهای طولانی میروند و طبعاً برای شما و بچهها مشکلاتی به وجود میآید، ولی به هر حال یک مسئولیتی است که به عهده گرفتهاند و برای خداوند دارند زحمت میکشند. انقلاب با همین فداکاریها و تلاشها پیروز شد و با همین همدلیها و دوستیها و فداکاریها تداوم پیدا کرده و انشاءالله بالاخره روزی خواهد رسید که وضع کشورمان، با گذشت از این مراحل به جای مناسبی خواهد رسید و حقوق هر کس در حد خودش پرداخت خواهد شد. انشاءالله که خداوند به ما فرصتی بدهد، بتوانیم به وظایفی که در مقابل شما داریم، انجام وظیفه بکنیم». رجوع کنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1393