یکشنبه 25 بهمن 1371/ 22 شعبان 1413 / 14 فوریه 1993
بعد از نماز و نوشتن بخشی از خاطرات دیروز و صرف صبحانه، به پایگاه دریایی رفتم و با هلیکوپترهای نداجا [= نیروی دریایی ارتش]، به سوی دَیر پرواز کردیم. در اجتماع با شکوه مردم مورد استقبال پرشورشان بودیم.
با قربانیهای زیاد در مسیر و صحبت امام جمعهشان در خیرمقدم و طرح
خواستهها، من صحبت کوتاهی کردم[1] و وعده توجه به خواستهها دادم. بلافاصله به کنگان پرواز نمودیم. بین دیر و کنگان رقابت است و ناچار با اینکه نزدیک به هم هستند به هر دو شهر رفتیم. اجتماع کنگان خیلی وسیعتر بود. در آنجا اهل سنت هم هستند و شرکت کرده بودند. کار خوبشان این بود که کنار محل اجتماع را برای فرود هلیکوپترها در نظر گرفته بودند و بدون معطلی در راه به اجتماع رسیدیم. من هم صحبت گرم و تشویقآمیزی کردم[2] و تشویق به اتحاد شیعه و سنی و وعده کمک و عمران بیشتر نمودم. معاش آنها بیشتر از صیادی و کشاورزی است.
برای بازید از فاز دوم در دست احداث گاز کنگان که چهل و پنج میلیون متر مکعب گاز است، بلافاصله به پالایشگاه ولی عصر کنگان پرواز کردیم. باران خفیفی هم میبارید. آقای [اسدالله] صالحیفروز، [مدیرعامل شرکت ملی گاز] و مدیر طرح توضیحات دادند. تأخیر دارند و میخواهند به دوش صنایع سنگین بیندازند که در حمل قطعات سنگین به پالایشگاه مشکل دارند.
از طرح بازدید کردیم. خوشبختانه قسمتهای مهمی را در داخل ساختهاند و طراحی هم با خود ایرانیان است. به نظر میرسد در آینده طراحی، اجرا و ساخت عمده میتواند در داخل بشود. بعد از نماز و ناهار به سوی دشتی خورموج حرکت کردیم. قرار شد که از برق اضافی پالایشگاه به دیر و کنگان بدهند و نیز سدی برای مهار آبهای فعلی منطقه طرح و با کمک من ساخته شود.
در خورموج استقبال و اجتماع خیلی خوب بود. من هم صحبت گرمی کردم.[3] روحانی زیاد دارند. [آقای دشتی]، امام جمعه و نماینده هم صحبت کوتاهی داشتند. بلافاصله به اهرم مرکز تنگستان رفتیم؛ مردم بسیار باحالی دارد. صحنههای دفاع تنگستانیها در مقابل انگلیسیها و رشادتهای رییسعلی دلواری[4] برایشان الهامبخش است و به آن افتخار میکنند. دختر رییسعلی [دلواری] آمد و از روی عبا دستم را بوسید؛ پیرزنی است. نوازشش کردم.
در مراسمشان گروهی مسلح و با ژست رزمندگان تاریخی خود، مراسم هنری جالبی انجام دادند. من هم همراهشان کف زدم که برخلاف انتظارشان بود و فوقالعاده مورد توجه قرار گرفت؛ اجتماع شاد و باحالی داشتند و من هم بعد از سخنان امامجمعهشان، صحبت گرمی کردم.[5]
از آنجا با ماشین رفتیم به محل افتتاح طرح محرم در نزدیکی اهرم. آنجا هم روستاییان جمع بودند. گزارش دادند و من تشویقشان کردم.[6] طرح مهمی است. در اصل این خط لوله از زمان جنگ برای انتقال نفت از منطقه گوره تا جاسک طراحی شده بود؛ چون کشتیهای حامل نفت را در دریا میزدند، مجبور شدیم که امنیت نفت صادراتی را تأمین کنیم. تا این منطقه رسیده بود که جنگ تمام شد و طرح هم متوقف گردید و اکنون برای انتقال آب به سواحل استان استفاده شده و به همه روستاها آب میدهد.
نزدیک غروب به سوی بوشهر پرواز کردیم. قرار بود در محل نمایشگاه صنعتی فرود آییم که به خاطر تاریکی شب نشد. در هوا دریا فرود آمدیم و سپس به نمایشگاه رفتیم. دو سه ساعت از نمایشگاه بازید کردم. بد نبود، ولی خیلی خسته شدم. صنایع خاص سپاه و نداجا وقت زیادی گرفت.
دیر وقت با خستگی به نیروگاه هستهای بوشهر رفتیم. گزارش کوتاهی شنیدیم. با صحبت کوتاهی[7]، تأکید بر تصمیم به تکمیل کار کردم. با ماشین از انبارها و قسمتها بازدید کردم. آقای [رضا] امراللهی، [رئیس سازمان انرژی اتمی]، اطلاع داد که روسها پس از بررسی، اعلان آمادگی برای تکمیل نیروگاه، با قیمت خوب کردهاند.
دیر وقت به استانداری رسیدم. شام و استحمام و خوابیدن بعد از گرفتن اخبار ساعت دوازده شب؛ اطلاع دادند که در اثر انفجار، یک چاه نفت در خوزستان آتش گرفته است.
[1] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «از این سیاست دولت که به نقاط دور افتاده و محروم کشور توجه دارد بسیار خوشحالم و امیدوارم که دولت بتواند ظلمها و تبعیضهایی که در رژیم گذشته بهاین مناطق شده جبران کند. یکی از مشکلات این منطقه کمبود آب شرب است که با اجرای طرح محرم و تأمین آب شرب، این مشکل به زودی مرتفع خواهد شد. در مورد احداث جاده ساحلی که مورد درخواست شما مردم است، دولت با اختصاص بودجه این نیاز منطقه را نیز برطرف خواهد کرد. استفاده از صنعت پرورش ماهی و میگو، چیزی است که تنها در سواحل این منطقه قابل اجرا است و در این صورت نیز برای مردم منطقه درآمد سرشاری را بههمراه خواهد داشت. ایجاد مراکز فرهنگی از دیگر اهداف دولت است که در سال آینده امکانات بیشتری برای آن پیشبینی شده است.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمیرفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، دفترنشر معارفانقلاب، 1393
[2] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «بیانی که بتواند پاسخ احساسات شما را بدهد ندارم و هیچ کس نمیتواند در مقابل این همه لطف و محبت مردم پاسخی داشته باشد و خبرنگاران و رسانهها فقط میتوانند گوشهای از این همه احساسات را منعکس نمایند. امروز ما لمس میکنیم که چرا مردم این منطقه توانستهاند هجوم انگلیس را سرکوب نموده و آنان را وادار به خضوع و تسلیم در مقابل روحیات دینی خود کنند. سواحل خلیجفارس استعداد این را دارد که به منطقهای برخوردار تبدیل شود که انشاءاللّه دولت با بهرهگیری از منابع بالقوه موجود، سواحل این منطقه را آباد میکند. دولت بنا دارد نقاط ضعف منطقه از جمله کمبود برق، راه و آب رابرطرف کند. اگر طرح آبخیزداری به مردم واگذار شود، مردم منطقه در طول سال برای شُرب و مرتعکاری مشکلی نخواهند داشت و موجب متمرکز شدن مردم و برطرف شدن فقر خواهد شد. مشکل دیگر این منطقه، ضعف آموزش فنی است. باید جوانان در رشتههای منابع دریایی و ساحلی و گاز تخصص پیدا کنند و دانشگاه در این منطقه ایجاد شود تا موجب توسعه منطقه گردد. در گذشته بهعلت فقدان مراکز آموزش عالی در مناطق دورافتاده ظلم زیادی به شما شده که سیاست دولت، تأسیس دانشگاه در این منطقه و جبران گذشته است.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمیرفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، دفترنشر معارفانقلاب، 1393
[3] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «من امروز سرافرازم که وعده تأمین آب مناسب شُرب مردم ساحل نشین و مردم جنوب استان را که به شدت نیازمند به این ماده حیاتی بودند، عملی کردیم و توانستیم لوله محرم را تا آخرین نقطه استان شما برسانیم و ان شاء الله از این آب به اعماق به روستاها هم برسانیم. امیدوارم بتوانیم با تأمین انرژی مطمئن و سالم، راههای قابل قبولی برای دسترسی زمینه سرمایهگذاری در این منطقه زرخیز و پُراستعداد برای شما مردم سختکوش و شریف و قانع فراهم کنیم. آموزش لازم برای خیل جوانان مستعد این منطقه کویری و وسایل ارتباطی برای ارتباط سریع و در یک کلام، ایجاد شرایط مناسب برای زندگی مرفّه و جذب سرمایه برای عمران این منطقه ساحلی که مرز اساسی کشور ماست، از ضروریات است. ما اگر در خلیج فارس، مرزهای ساحلیمان را آباد و معمور و مرفه نگه داریم، ان شاء الله امنیتمان را تأمین کردهایم. کشاورزی شما، نخلستانهای شما، صنایع جنبی و تبدیلی برای استفاده بهتر از کشاورزی و صیادی در منطقه هم در دستور کار ماست.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمیرفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، دفترنشر معارفانقلاب، 1393
[4] - رییسعلی دلواری (۱۲۶۱-۱۲۹۴)، آزادیخواه مشروطهطلب و رهبر قیام جنوب در تنگستان و بوشهر علیه نیروهای انگلستان در دوره جنگ جهانی اول بود. رییسعلی، چهار زن اختیار کرد که فقط از آخرین همسر خود، صاحب فرزندی بهنام عبدالحسین (بهادر شهیدی) شد. نوههای رییسعلی از بهادر، سه نفر بهنامهای غلامحسین، فرنگیس و گل اندام بودند.
[5] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «شما تنگستانیها، همه خستگیهایی را که از صبح تا حالا ما در برنامههایمان داشتیم، با برنامههای شاد و با حال و جالبتان، از بدن ما بیرون کردید و برای مردم ما و منجمله برای خود من، گوشهای از تاریخ را تکرار کردید. مردم دلیر تنگستان، نمونه عظمت و اعتبار تاریخی ملت ما هستند و در تاریخ دنیا هم دلاوریهای شما ثبت شده است. استعمار پیر انگلستان، آنچنان از شما زخم برداشت که هیچگاه آن را فراموش نخواهد کرد. آنها جنازه افسرانشان را زیرپای شما و در خاک مقدس شما گذاشتند و رفتند و اینجا پوزه استعمار به خاک مالیده شد و تنگستانیها در تاریخ سرافراز شدند، به سرافرازی نخلهای برافراشته خودمان که خود این نخلها هم نموداری دیگر از همّت بلند شما است.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمیرفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، دفترنشر معارفانقلاب، 1393
[6] - آقای هاشمی گفت: «در این لحظه که یکی از آرزوهای دیرینه من، در مورد منطقه ساحلی خلیج فارس به ثمر رسیده است، خاضعانه خدا را سپاس میگویم. امروز شاهد شروع بهره برداری از این طرح مهم هستیم و صمیمانه از همه کسانی که در این طرح مهم کار کردند، تشکر میکنم؛ از وزارت نیرو، وزارت نفت و سازمان آب منطقهای استان و سازمان عمران سواحل بوشهر واستانهای هرمزگان و سیستان و بلوچستان و از تمام آنهایی که این حرکت بسیار مهم و استراتژیک را شکل دادند، سپاسگزارم و امیدوارم دراین مسئولیتم، بتوانم پایه اساسی این عمران را تحکیم کنم که یکی از کارهای آن، رساندن آب است؛ آب و انرژی مناسب و مطمئن و جادههای مناسب و ارتباطات که بحمدالله همه زمینههایش فراهم است». رجوع کنید ← کتاب «هاشمیرفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، دفترنشر معارفانقلاب، 1393
[7] - آقای هاشمی خطاب به مسئولین نیروگاه اتمی بوشهر گفت: «ما بیشتر هدفمان این است که انسانها آرام زندگی کنند. فقط توجه داشته باشند که مساله ما در مورد این نیروگاه جدی است. ما به هیچ وجه حاضر نیستیم از ادامه کار این نیروگاه صرف نظر کنیم. آلمانیها هم اگر تسلیم نشوند و نیایند کار را تمام بکنند، از هر جای ممکن استفاده میکنیم. این سرمایهگذاری عمدهای که شده باید تمام بشود و به جایی برسد. البته استانداردهای ایمنی مورد نیاز حتماً باید مراعات بشود. خسارت آن را هم روزی از آلمانیها خواهیم گرفت. لذا ما باید با صبر و حوصله، برای حفظ و نگهداشتن اینجا به تهیه امکاناتمان ادامه بدهیم.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمیرفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، دفترنشر معارفانقلاب، 1393