خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ سال1371؛ کتاب رونق سازندگی
شنبه 24 بهمن 1371/ 21 شعبان 1413 / /13 فوریه 1993
بعد از نماز مقداری کنار دریا پیادهروی کردم. بعد از صبحانه به فرودگاه رفتیم. بعضی از همراهان منجمله اعضای دفتر و مهدی و یاسر تأخیر داشتند. ساعت نُه و ربع وارد بوشهر شدیم. باران میبارید. خانواده هم همراه بودند که بعد از ظهر به تهران برگشتند. مهدی با من ماند.
استقبال مردمی در خیابانها بسیار باشکوه بود. در جمع خانوادههای ایثارگران[1] و سپس در جمع مردم در ورزشگاه بزرگ شهر صحبت کردم.[2] خیر مقدمها و سرودها و اشعار مداحیها به زبان محلی جالب بود.
در محل استانداری اقامت داشتیم. اطلاعات مربوط به استان بوشهر را مطالعه کردم. در جمع روحانیون استان که حدود 170 نفرند، شرکت کردم. آقای [ابراهیم] فاضل فردوسی، امام جمعه بوشهر خیرمقدم گفت. من هم صحبت مفصلی کردم[3] و دستور کمکی به همه آنها دادم؛ به متأهلان شش هزار تومان و به مجردان چهار هزار تومان.
عصر به محل کارخانه ساخت کشتی و سازههای دریایی رفتیم که شرکت صدرا دارد؛ وضع بسیار مطلوبی دارند. با گرفتن دانش فنی طراحی کشتی با کامپیوتر، هرگونه کشتی را میتوانیم طراحی کنیم و بسازیم. در ساخت سکوها و اسکلههای فلزی نیز وضع بسیار خوبی دارند. از یک سکوی ساخته شده 44 متری برای دریا و استراکچرهای اسکلههای نفتی خارک که با سفارش شرکت فرانسوی ساختهاند و نیز از یک کشتی پیشرفته صیادی ساخت داخل بازدید کردم که بر آن سوار شدیم. خواست شرکت این است که کشتی وارد نکنیم.
در مجموع به این نتیجه رسیدیم که باید بهای بیشتری به صنایع دریایی داخلی داد و بسیاری از چیزهایی که امروز میخریم، میتوانیم خودمان بسازیم و البته با تک نرخی شدن ارز، خود به خود مقداری از این مشکل حل خواهد شد.
از آنجا به مرکز تحقیقات شیلات جهادسازندگی رفتیم. تحقیقات خوبی دربارة آبزیان، صید، پرورش ماهی، میگو و عملآوری آنها شده است. [آقای غلامرضا فروزش]، وزیر جهادسازندگی و مدیران توضیح دادند.
سپس به دانشکده جدیدالاحداث فنی و مهندسی رفتیم. با تأخیر رسیدیم. نماز مغرب را خواندیم. در اجتماع دانشگاهیان و فرهنگیها شرکت کردم. جلسه خوبی بود. دکتر [مصطفی] معین، [وزیر فرهنگ و آموزش عالی] و مدیرکل آموزش و پرورش بوشهر گزارش دادند. در گزارش، سلامت فرهنگی و روحی مردم بوشهر، علیرغم وجود پانزده کانال تلویزیون بیگانه در دسترس آنها قابل توجه است. من در صحبتم از آن برای رفع نگرانیهایی که از اظهارات تهاجم فرهنگی بهوجود آمده استفاده کردم.[4] از کلاسها و اتاق کامپیوتر بازدید کردم و مصاحبه کوتاهی انجام دادم.
به استانداری رفتیم و در شورای اداری شرکت کردیم. استاندار و نمایندگان استان و بعضی از مدیران گزارش دادند و نیازها را گفتند. وزرای نیرو و راه و جهاد سازندگی و صنایع سنگین و آموزش عالی آمده بودند. من هم صحبت کوتاهی در تشویق آنها و وعده کمک و تذکر خودداری از بخشی فکر کردن دادم.[5] شام را با آنها خوردیم و برای استراحت به محل اقامت رفتیم که منزل استاندار است.
هوای بوشهر مطبوع است. گزارشها را خواندم و با خستگی خوابیدم. از رسوم زنان بوشهری در مراسم استقبال، پاشیدن نقل و آب نبات و شکلات و پول و سکه بر سر فرد مورد استقبال است که گاهی به صورتم اصابت میکرد.
[1] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «وقتی که انسان در انبوه جمعیتی مثل اینجا حضور پیدا میکند، تحت تأثیر قرار میگیرد و به یاد انجام وظیفه، به یاد فداکاری در راه خدا و ارزش نزدیک شدن به خداوند از طریق فداکاری میافتد و این حالت برای هر انسانی سازنده است. این حالات برای ماها که به خدا و قیامت و حساب و کتاب و اینها معتقد هستیم، روشنتر است؛ امّا کسانی که وجدان دینی هم ندارند، وقتی که با چنین مردمی برخورد میکنند، وادار میشوند که فکر کنند، وادار میشوند که در خودشان فرو بروند و ببینند که این چیست؟ در یک منطقه کوچک و محروم و مرزی و دور افتادهای، این همه خانواده ایثارگر، این همه انسان بزرگوار که عزیزترین موجودی خودشان را به خدا تقدیم کردهاند و این همه وفادار و صمیمی و در صحنه و با روحیات انقلابی و صبور و مقاوم و قانع وجود دارند و اگر کسی دربارة این پدیده فکر نکند، خاصیت تفکر انسانی را از دست داده و دیگر احساس انسانیت ندارد و گرنه این پدیده هر کسی را به فکر فرو میبرد و انسان را وادار میکند که اگر گمراه است، در راه خودش تجدید نظر بکند.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمیرفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، دفترنشر معارفانقلاب، 1393
-[2] آقای هاشمی خطاب به مردم بوشهر گفت: «بوشهر برای مردم ما، استان آشنایی است. سابقه تاریخی افتخارآمیز شما باعث این است که هر استانی آرزو داشته باشد آن دلاوریها را در تاریخ خودش داشته باشد. دفاع جانانه مردم بوشهر در مقابل تهاجم ناجوانمردانه و نابرابر استعمار، کار بسیار بزرگی بود و از بهترین نمایشهای تاریخی ماست. همه مردم ما با دیدن آن فیلم و دیدن داستان مقاومت و حماسه بوشهریها و تنگستانیها افتخار میکنند. مرز طولانی بوشهر، با حضور شما مردم استان مرز مطمئنی است. ما به خاطر همین روحیات سلحشوری و فداکاری و صبر و مقاومت و پشتکار و تلاشگری شما مردم، هیچ وقت از جانب این مرز خطری برای کشورمان نخواهیم داشت. این مردم بهخاطر شرایط سخت زندگی در گذشته، فولاد آبدیده شدهاند و انصافاً سختی شرایط محیط، آنها را مقاوم و آسیب ناپذیر بارآورده است.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمیرفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، دفترنشر معارفانقلاب، 1393
[3] - آقای هاشمی در جمع روحانیون و ائمه جمعه استان بوشهر گفت: «کار مهم ما این است که بتوانیم از عهده کشورسازی خوب برآییم. روحانیت همانطور که در قبل آگاهی خود را نشان داد، در این دوره سازندگی نیز باید همین آگاهی را از خود نشان دهد. روحانیت و ملت در سطح عالی از معنویت برخوردار است و امروز همه میخواهند بهکشورشان خدمت کنند. ما بهاندازه نیاز همه چیز در کشور داریم. تمام زنجیره صنعت در کشور ما وجود دارد که با توجه به این امکانات، ما میتوانیم کشور پیشرفتهای داشته باشیم.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمیرفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، دفترنشر معارفانقلاب، 1393
[4] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «غرب بیهوده تلاش میکند مردم ایران را از ماهوارهها بترساند، زیرا جوانان ایرانی در حفظ میراث فرهنگی مصمم و در عقاید اسلامیشان نفوذناپذیرند. بیش از 15 کانال تلویزیونی کشورهای بیگانه در استان بوشهر دریافت میشود، اما جوانان این استان در مسابقات فرهنگ اسلامی، رتبههای اول را کسب میکنند که این نشان دهندة عمق فرهنگ اسلامی در جامعه ایران است. غرب بداند از آخرین تهاجم فرهنگیاش که به مدد تکنولوژی سعی در ضربه زدن به فرهنگ اسلامی جوانان ایران دارد، چیزی عایدش نخواهد شد. دولت برنامههایی برای مقابله با تهاجم فرهنگی در دست تهیه دارد که بهزودی اجرا خواهد شد. کشور بهعلت ضعف در دانش فنی و تحقیقات، صدمات زیادی را متحمل میشود که باید با گسترش مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی این نقیصه هرچه زودتر مرتفع شود.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمیرفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، دفترنشر معارفانقلاب، 1393
[5] - آقای هاشمی خطاب به مدیران استان بوشهر گفت: «مدیریت اینجا مدیریت هماهنگی است و این هماهنگی مدیران ما نعمت خوبی است. ما هنوز عیبی توی مدیریتمان داریم و آن این است که در بعضی جاها بیشتر به خودشان میچسبند و گاهی تعصب بخشی، آنقدر بالا میرود که مصالح نظام و مسائل کلی آسیب میبیند. امکاناتی که در یک جایی هست، احتیاطاً برای آینده ذخیره میشود و حال آنکه آن را در جایی دیگر نیاز دارند، یا کار یک بخشی را بخش دیگر میتوانند انجام دهند. این به خاطر همین تعصبات بخشی است. امکانات را به یکدیگر واگذار نمیکنند. یکی از کارهای خوب کشور، این است که مدیران ما وسیعتر و پدرانه فکر کنند و به جای رقابت و همچشمی که البته نادر است، ولی وجود دارد، با یکدیگر همکاری کنند. من از این نوع روابط رنج میبرم، امّا خوشبختانه در استان شما، از این لحاظ وضع خیلی بهتر است و ان شاء الله بهتر هم میشود.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمیرفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»،