جمعه 25 دی 1371/ 21 رجب 1413 / /15 ژانویه 1993
بعد از نماز و صرف صبحانه که کلهپاچه بود، با ماشین به سوی فلاورجان حرکت کردیم. برف میبارید و امکان رفتن با هلیکوپتر نبود. ساعت هشت و نیم صبح به فلاورجان رسیدیم. در سرمای صبحگاهی و زیر برف، جمعیت زیادی اجتماع کرده بودند. آقای شریعت، روحانی شهر خیرمقدم نه چندان جالبی گفت و من برایشان صحبت کوتاهی کردم[1]؛ به خاطر سرما، مراعات حال مردم و هم برای اینکه این برنامه بر برنامههای از پیش مشخص شده، اضافه شده بود.
به سوی کارخانه ذوب آهن اصفهان رفتیم. از لوح یادبود روز فولاد که به مناسبت بیستمین سال تأسیس صنعت فولاد ساخته شده است، پرده برداری کردم. چون بدون بررسی و مشورت، اسمگذاری «روز فولاد» شده بود، آن را بر زبان نیاوردم. آقای مهندس صادقی، مدیرعامل، در آمفیتاتر در مورد اقدامات انجام شده اخیر از قبیل
بهسازی محیط کارخانه، راهاندازی دو واحد ریختهگری مدرن، اصلاح خط نورد، راهاندازی کارخانه نسوز، واگذاری بخشی از کارها به مردم و بازخرید و بازنشسته کردن جمعی از کارکنان مازاد، توضیحات داد.
از واحدهای ریختهگری، کورههای ذوب، انبار و نورد و همچنین از زمین طرح توسعه که هنوز مورد اختلاف است، بازدید کردیم و سخنرانی[2] را برای مردم زرینشهر گذاشتیم که بخشی از آنها از کارکنان فولادند.
به فولادشهر رفتیم. جمع انبوهی از مردم در بلوار شهر اجتماع کرده بودند. هوا هم مساعد شد. امام جمعه و [آقای حسین کمالی]، وزیر کار و امور اجتماعی صحبت کوتاهی کردند و من صحبت نمودم.[3] بلافاصله به سوی فولاد مبارکه رفتیم. دوباره برف گرفت. پردهبرداری از آرم طرح با حرکت بالن انجام شدکه برای اولین بار دیدم. بعد از نماز، از احیای مستقیم تولید آهن اسفنجی، انبار داشت و برداشت، ریختهگری، خنککنندة اسلبهای گداخته و نورد گرم و سرد بازدید کردیم. پیشرفت کارِ بهرهبرداری، در حد مطلوب است. کار نَوَرد گرم بی اشکال نبود. به خاطر فشردگی برنامه، بازدیدمان ناقص ماند و برای کارکنان صحبت نکردم.
با تأخیر به شهر مبارکه رفتیم. در راه برف میبارید، ولی در شهر هوا بد نبود. اجتماع بسیار عظیم و فوقالعاده پرشوری از مردم در ورزشگاه بود. امامجمعه خیرمقدم گفت و خواستهها را مطرح کرد. من صحبت کوتاهی کردم[4] و بلافاصله به سوی کارخانه جدیدالاحداث D.M.T حرکت کردیم.
این کارخانه، در کنار کارخانه مهم پلیاکریل، برای تأمین بخشی از مواد اولیه پلیاکریل بوجود آمده است که مواد اولیه خود را از کارخانه اروماتیک اصفهان میگیرد. مهندسان توضیحات دادند. با سرعت و نظم مطلوب ساخته شده و مورد بهرگیری قرار گرفته است. زمین کارخانه کم است. طرح توسعه دارند. در جمع کارکنان صحبت کردم.[5] جوایزشان داده شد. نماز جماعت را در مسجد کارخانه خواندیم.
به سوی کارخانه داروسازی فارابی حرکت کردیم. خیلی خسته بودم. در سالن کارخانه، مدیرعامل توضیح داد و گفت بزرگترین کارخانه داروسازی خاورمیانه است و آنتیبیوتیکهای کپسولی و شربتی را میسازند. انبار و سالنهای تولید را بازدید کردیم. تمیز و جالب و مرتب و پیشرفته و خودکار است. کارکنان کمی دارد. برای کارکنان، با خستگی صحبت کردم.[6]
به استانداری آمدیم. جمع زیادی از هنرمندان اصفهان برای ملاقات آمدند. هر یک نمونهای از هنرشان را آورده بودند. همه را دیدم و از همه احوالپرسی کردم و جویای وضع کار شدم. خیلی خسته شدم. تعدادی از هنرمندان، آثارشان را هدیه دادند. آقای صلواتی و آقای لاریجانی صحبت کردند و خواستهها را طرح کردند؛ منجمله تأسیس موزه در اصفهان برای آثار آنها و دادن ترتیبی برای بازار مالی
آثارشان. شاعری شعری خواند[7] و خوانندهای آواز خواند. شام را هم با هنرمندان خوردم.
دیر وقت به اقامتگاه آمدم. فائزه و بچههایش به تهران برگشته بودند. مهدی هم نیامده بود. حمام کردم و بسیار خسته و کوفته خوابیدم.
[1] - آقای هاشمی در سخنان خود، از حضور گسترده مردم فلاورجان در جبهههای نبرد و دیگر جبهههای دفاع از انقلاب اسلامی، قدردانی کرد و با بیان اینکه عموم مردم استان اصفهان، در پیشتازی ولایت، دارای افتخار و سابقه دیرینه هستند، خود را دوست و خدمتگزار مردم دانست. ایشان سپس به روند برنامههای بازسازی کشور پس از جنگ اشاره نمود و گفت: «شما باید با دولتتان همکاری بکنید تا ما بتوانیم جوانان را که واقعاً نیازمند به مسائل فرهنگی به صورت عمیق و سازنده هستند، به آنها برسیم.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمیرفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، دفترنشر معارفانقلاب، 1393
[2] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «زرین شهر منطقه صنایع استراتژیک و ملی است و لذا بدون کار و تلاش مردم این شهر صنایع مهم که استقلال کشور وابسته آن است، نمیتواند پُرتحرک باشد. زرینشهر دارای امکانات خوبی است و جوهر کار و زندگی شرافتمندانه در این منطقه وجود دارد.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمیرفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، دفترنشر معارفانقلاب، 1393
[3] - رجوع کنید ← کتاب «هاشمیرفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، دفترنشر معارفانقلاب، 1393
[4] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «برای شما مردم و برای انسانهای خالص و مؤمن و زحمتکش و فداکار، هر کس هر خدمتی که بتواند بکند و انجام ندهد، پیش خداوند هیچ عذری ندارد. با تلاشهایی که شده، در جهت رفاه و عدالت و نزدیک شدن شرایط زندگی در سراسر کشور، گامهای مؤثری برداشتهایم؛ اما این کافی نیست و هنوز در راهیم. هنوز در جهت تأمین نیازهای زیربنایی هستیم و هنوز فرصت اینکه به وسایل رفاهی در حد نیاز مردم برسیم، پیدا نکردهایم، اما هر مقدار که از مرکز دورتر میشویم، میبینیم مردم صمیمیتشان و عشقشان و علاقهشان به انقلاب بیشتر است و این چیز عجیبی است. رمز این وضع را باید در عدالت خواهی نظام جست.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمیرفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، دفترنشر معارفانقلاب، 1393
[5] - رجوع کنید ← کتاب «هاشمیرفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، دفترنشر معارفانقلاب، 1393
[6] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «امروز صنعت داروسازی در جهان، وسیله اعمال قدرت و نفوذ و تحمیل اراده و استثمار مردم نیازمند شده است و تا آنجایی که ما میبینیم و مطلع هستیم، شرکتهای وابسته به صهیونیزم و امپریالیزم، بیشتر دنبال انحصارند. من خوشحالم که از این پس مقدار قابل توجهی از داروهای مورد نیاز را در داخل کشور تولید میکنیم. امیدوارم با این دو سه طرحی که در دست اجراست، ما به صادرات دارو برسیم تا بتوانیم در صحنه جهانی رقابت بکنیم. جایی که عوامل ضدانسانی میخواهند از درد و رنج مردم استفاده بکنند، باید ما بتوانیم، با یک تجارت انسانی، با آنها رقابت کنیم.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمیرفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، دفترنشر معارفانقلاب، 1393
[7] - یکی از شاعران اصفهانی، این رباعی را به آقای هاشمی تقدیم کرد:
گر خطه اصفهان، بهشت ثانی است یا شمع فلک، چراغ این مهمانی است
خورشید هنر که گرمِ نورافشانی است از میمنت قدوم رفسنجانی است