خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ سال1371؛ کتاب رونق سازندگی
شنبه 12 دی 1371/ 8 رجب 1413 / / 2 ژانویه 1993
صبحانه، شیر و برشتوک که فرآوردهای از ذرت است، خوردم. مثل دیروز، امروز وضع معدهام بهتر است و ترش نمیکند. ساعت نُه صبح، اعضای هیأت مدیره و مجمع عمومی شرکت جهاد برای خانهسازی آمدند. آقایان [سراجالدین] کازرونی، محسن رضایی، [غلامرضا] فروزش و... توضیح برنامه دادند. این طرح برای ساخت دویست هزار واحد مسکونی، با استفاده از وام بانک و زمینهای سپاه و وزارت مسکن و شهرسازی و ماشینآلات سپاه و جهادسازندگی و بخشی از نیروهای مشمول است که نیمی برای رزمندگان و نیمی برای عموم عرضه میشود. به آقای [محسن] نوربخش، [وزیر امور اقتصادی و دارایی]، گفتم که سالانه بیست و پنج میلیارد تومان وام به آنها داده شود.
دکتر [حسن] حبیبی، [معاون اول رییسجمهور]، برای امور جاری و بودجه آمد. [آقای حامد انصاری]، سفیر هند، برای خداحافظی آمد. تا عصر کارها را انجام دادم. عصر آقایان نوربخش، [محمدحسین] عادلی، [رییسکل بانک مرکزی] و [اصغر فخریه] کاشان، [معاون ارزی بانک مرکزی] آمدند. وضع ارز و تعهدات خارجی و برنامههای آینده را توضیح دادند.
شب شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. دربارة مسائل جمهوری آذربایجان و نوع همکاریها، مسائل افغانستان، موضع حزب وحدت اسلامی نسبت به دولت [برهانالدین] ربانی، آزاد کردن اُسرای عراقی و اجتماع سران کشورهای اسلامی در داکار، [پایتخت سنگال]، بحث و تصمیمگیری شد.
آقای [علی] فلاحیان، [وزیر اطلاعات]، بعد از شام خبر داد که یکی از مهرههای مهم سلطنتطلبان که از ترکیه به ایران آمده است، اطلاعات ذیقیمتی دربارة شبکه و عوامل آنها آورده است. ساعت نُه و نیم شب به خانه رسیدم؛ کسی نبود. اخبار ساعت ده و نیم را گرفتم و خوابیدم.