خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی؛ سال1371؛ کتاب رونق سازندگی

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی؛ سال1371؛ کتاب رونق سازندگی

  • شنبه ۲۹ فروردین ۱۳۷۱

شنبه 29 فروردین 1371 | 14 شوال 1412 / 18 آوریل 1992

 

گزارش‌ها را آوردند. مسأله افغانستان در رأس است و به نظر می‌رسد فارس‌ها و شیعیان فعال‌ترند. برای شرکت در مراسم روز ارتش به پایگاه نیروی دریایی رفتیم. سان و رژه و صحبت آقای [علی] شمخانی، [فرمانده نیروی دریایی] و سرود «ای ایران» اجرا شد. سخنرانی کوتاهی داشتم.[1]

 با هلی‌کوپترها به میناب پرواز کردیم. در راه استاندار و آقای بخشی، مدیرکل سازمان آب استان توضیحات دادند. دشت میناب از شبکه خوب آبیاری سد میناب بهره می‌گیرد، ولی به خاطر کوچک بودن قطعات زمین، بازدهی خوبی ندارند.

از فضا، میناب و سد میناب را دیدیم. شهر در دامنه ارتفاعات به صورت مستطیل، با عرض‌کم کشیده شده است. سد پُر از آب بود. امسال سر ریز هم داشته است. این سد، با هفت متر ارتفاع، 320 میلیون متر آب ظرفیت دارد. آب سد به خاطر وجود نوعی جلبک، سبز رنگ است و بوی نامطبوعی هم دارد که اگر بخواهیم رفع کنیم، باید سالانه چند میلیون دلار خرج کنیم. گفتند 25 درصد آب شیرین استان مهار شده و 75 درصد هرز می‌رود. با توجه به اهمیت آب در منطقه، باید فکری کرد.

 در فرودگاه کوچک بیرون شهر فرود آمدیم. مردم استقبال با شکوه خوبی نمودند. اجتماع مردم در ورزشگاه خیلی عظیم بود. امام جمعه خیرمقدم گفت و من صحبت کوتاهی کردم[2] و برگشتیم.

از آنجا به روستای کلاهی، واقع در کرانه شرقی تنگه هرمز رفتیم. جهاد سازندگی در آنجا مرکزی برای پرورش میگو تأسیس کرده و سردخانه پانصد تنی و یخ‌سازی ساخته است؛ جالب است. دربارة کیفیت صید میگوی تخم‌گذار و مواد توضیحات دادند که هر یک در هر بار، پانصد هزار تخم می‌گذارد. سپس پرورش تخم‌ها و لاروها، صید جلبک‌های گیاهی از دریا و کاشت و رشد آنها برای غذای لاروها و تأمین غذای میگوها انجام می‌شود. این صنعت پس از قطع وابستگی ارزی، می‌تواند درآمد ارزی قابل توجهی داشته باشد. اکنون می‌توانیم با صرف هر چهار دلار، هفت دلار به‌دست بیاوریم.

مردم کلاهی جمع شدند و خیلی گرم ابراز احساسات کردند. خواستند که آب شیرین از هشت کیلومتری برایشان لوله کشی شود؛ قبول کردم. به نظر می‌رسد صنعت پرورش میگو قابل توسعه زیاد باشد. این روستا یکی از مراکز صید سنتی است که تعداد زیادی لنج در آنجا بود.

 از آنجا به جزیره قشم پرواز کردیم. با تأخیر رسیدیم. بعد از استقبال بسیار گرم مردم، از طرح‌های در دست ساختمان، آب‌شیرین‌کن‌ها، اسکله، مرکز بازرگانی و بندهای در دست احداث برای مهار آب‌های سطحی بازدید کردیم. در مورد حل مشکل گمرک، آقای شمس و مدیران دیگر توضیحات دادند.

هلی‌کوپترها به خاطر طوفان و بدی هوا امکان پرواز نداشتند، لذا برنامه‌های عصر را در بندر عباس لغو کردیم. لغو برنامه سخنرانی که گفتند جمعیت فوق‌العاده‌ای آمده بودند، برایم تلخ بود. در عوض رفتیم در مسجد سنی‌های جزیره و برای مردم صحبت کردم.[3] مسجد و کتابخانه شیعیان را هم دیدیم. مقداری در شهر گشت زدیم و به امور جزیره رسیدیم.

غروب در عین خرابی هوا به بندرعباس آمدیم. بیشتر هلی‌کوپترها نیامدند. بعد از استراحت و نماز به پاسگاه نیروی دریایی در ناو لجستیکی خارک رفتیم. میهمان تیمسار شمسایی بودیم. در عرشه ناو، برنامه و سرود اجرا کردند. باد شدید مزاحم بود. شام خوردیم. دیر وقت به استانداری برگشتیم. خسته خوابیدم. سردرد داشتم که با مُسکن آرام گرفت.

 

[1] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «گرچه شما در دوران هشت ساله دفاع مقدس، شایستگی و صلابت خودتان را به معرض نمایش گذاشتید و مردم ما با همه وجودشان لمس کردند که نیروهای مسلح از ضرورتهای اولیه زندگی در این دنیای تحت حاکمیت استکبارند، ولی باز اهمیت خلیجفارس به خصوص و اهمیت همین نقطه بندرعباس که دروازه مهم کشور است و پیشانی کشور و نقطه حساس، هم آسیبپذیر و هم نقطه حساس قدرت و قوت ماست و اهمیت نیروی دریایی متحد از سپاه و ارتش که بحمدالله امروز با فرماندهی شخصیتی انقلابی و رزمدیده و آشنا به رموز جنگ در میدان جنگ و علاقهمند به وحدت و انسجام نیروهای مسلح و معتقد به یکپارچگی نیروهای مسلح، وضع این نیرو رو به بهبود است. آموزش و تأمین ابزار و شرکت در بازسازی کشور که خودش برای نیروی مسلح ما افتخاری است. امروز مردم ما به خوبی احساس میکنند، همانهایی که تا دیروز در سنگرها از کشورشان دفاع می‌کردند امروز با ابزار مهندسیشان، با ابزار مهندسی رزمشان و با نیروهای تخصصیشان، برای بازسازی و جبران خرابیهای جنگ به کمک دولت آمدهاند. اگر جنگ دیروز خرابی به بار میآورد، اما امروز نیروهای دفاع دیروزمان، جبران خرابیها را میکنند و شما امروز جواب میدهید به کمکهایی که دوران دفاع، ملت از شما کرد؛ آن روز شما پیشتاز بودید و در صف مقدم و مردم پشتیبان و امروز مردم مشغول بازسازی و سازندگی کشورند و شما حامی و پشتیبان و این درست چیزی است که قانون اساسی از شما خواسته است و امام راحلمان و رهبر انقلابمان می‌خواهند و چنین وضعی است که کشور ما را مستحکم میکند.»

[2] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «اوایل انقلاب به همراه آیتالله شهیدآقای بهشتی و رهبر بزرگوار فعلیمان به این منطقه آمدیم. من جزو کسانی بودم که در آن روز برای آشنا شدن به وضع این منطقه که از محرومیت آن اطلاع مبهمی داشتیم، به میناب آمدم. مسیر به گونهای بود که ساعتها برای عبور از رودخانه معطل شدیم و بالاخره شب به اینجا رسیدیم. از گزارشهایی که در آن زمان مردم و مسئولان ارائه کردند، دریافتیم که از حدود چهارصد روستای این شهرستان، حدود دو تا پنج روستا، برق یا آب آشامیدنی دارد. از مدرسه و راه خبری نبود و مردم به کلی از حمام، بهداشت، مرکز بهداشت و از این قبیل بیاطلاع بودند. وضع شهر بسیار نامطلوب بود. خیابانها خراب و مخروبه بودند و ما خیلی متأثر شدیم. در آن سفر میخواستیم به بشاگرد برویم که به علت فقدان راه و امکانات، این سفر ممکن نشد و فرصت پیدا نکردیم. در آن زمان به ما گفته شد که جاسک، سیری، بندر لنگه و بقیه مناطق اطراف بندرعباس هم همین وضع را دارند و این واقعیتی تلخ بود. البته در سفر فعلی نیز باز نقاط ضعف و مشکلات و کمبودهای فراوان دیده میشود، اما انقلاب اسلامی این افتخار را دارد که در این مدت توانسته است به این مناطق دوردست توجه کند و مقداری از مصایبی که از رژیم ستمشاهی مانده بود، تقلیل داده و کمی از کمبودها را جبران کند و از این فاصله عمیقی که بین نقاط محروم و برخوردار وجود دارد، بکاهد.»

[3] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: خدای را سپاسگزارم که در اولین روزهای سال نو، در آستانه حلول ماه مبارک رمضان، این توفیق به من داده شده که بتوانم در بخشی از مناطق محروم و مستعد کشور حضور پیدا کنم و از نزدیک با مسائل منطقه و مردم آشنا شوم. سفر من به این منطقه و جاهایی که بعد از اینجا خواهیم رفت، نشان این هست که نظام جمهوری اسلامی تصمیم دارد، اولویت مناطق محروم و مستعدو نیازمند کشور را مورد توجه قرار بدهد. در این سفر به بشاگرد میرویم که محروم‌ترین نقطه است. به زاهدان نمیرویم، به این منطقه آمدم که مورد توجّه خاص است و به کرمان هم نخواهیم رفت، امّا به مناطق عقب افتاده مستعد استان کرمان هم خواهیم رفت. چیزی که در بازدیدهای امروز برای من روشن شد، این است که در این منطقه بدون تأمین آب، آب کشاورزی و آب آشامیدنی تحرک و تحول و اصلاح مقدور نیست و اساسیترین اقدام در جنوب استان شما در این منطقه، تأمین آب مطمئن است، بحمدالله آنطوری هم که از دور بعضیها فکر میکنند اینجا فاقد آب نیست، حداقل چهارصد میلیون متر آب قابل استحصال است که بهطور منظم و با اطمینان بتواند به این منطقه و بخشهای حاصلخیز شما کمک بکند.»