پنجشنبه 12 آذر 1371/8 جمادیالثانی 1413 / 3 دسامبر 1992
به همراه تمامی اعضای خانواده به جز یاسر به فرودگاه رفتیم و بلافاصله به سوی کیش پرواز کردیم. آقای [حمید] میرزاده، [معاون اجرایی رییسجمهور] هم بود. در راه آقای میرزاده، گزارش وضع منطقه آزاد تجاری کیش را داد. خلبانها آمدند و نیازهای نهاجا [=نیروی هوایی ارتش] را گفتند. از کمبود ارز هم گفتندکه باعث تأخیر در تأمین قطعات پرندهها شده است.
در کیش همگی به پاویون رفتیم. هدف سفر استراحت بود. قرار بود که برنامهای و کاری انجام ندهیم، ولی نگذاشتند. آقای [سیدجلیل] سیدزاده، استاندار [هرمزگان] آمده بود. راجع به وضع استان و نیازها ومشکلات، پیش از ظهر و عصر مذاکره کرد و کمک گرفت.
عصر هم مدیران [منطقه آزاد] کیش آمدند و راجع به مقررات کیش و کم شدن مسافر مذاکره شد. فروش کارت[1] زیاد شده است، ولی بیشتر دستهجمعی است. از عمدهفروشها در بندر میخرند. مغازهها گله دارند. آنها قاچاق کالا از قشم را علت دیگری برای خلوتتر شدن کیش میدانستند.
به این نتیجه رسیدیم که فروش زمین در کیش، میتواند باعث آمدن مردم و علاقهمند شدن آنها و نهایتاً آبادی جزیره شود. این سیاست را میتوانیم در سایر جزایر هم برای مسکون نمودن آنها بهکار بگیریم.
شام را در رستوران سبز در آلاچیقهای چوبی صرف کردیم. مناظر بسیار زیبا و شاعرانهای درست کردهاند. سواره از خیابانها و طرحهای در دست اجرا و نخلستان بازدید کردیم؛ مجموعاً خیلی تمیز و روشن و آباد است. از بندر و انبارها هم بازدید کردیم. سری به مسجد شیعهها در روستای کیش زدیم؛ در دست بازسازی است. خیلی با صفا و دیدنی خواهد شد.
مقداری از وقت هم صرف مطالعه گزارشها شد. پیش از ظهر در دریا شنا کردم و مقداری جتاسکی نمودم. جتاسکی خوبی دارند و استفاده از آن آسان است.
[1] - در آن زمان، مسافرینی که وارد جزیره کیش میشدند، اعم از ایرانی یا خارجی، هنگام خروج علاوه بر وسایل شخصی خود میتوانستند تا سقف مشخصی، با داشتن گذرنامه و با تهیه کارت سبز معتبر، صادره از سوی سازمان منطقه آزاد کیش، انواع کالا در صورتی که جنبه تجاری و یکنواخت نداشته و مصرف شخصی داشت، به استناد مصوبه هیات وزیران، با معافیت از حقوق گمرک و سود بازرگانی، ترخیص کنند. این کارتها در فرودگاه فروخته میشد و منبع درآمدی برای منطقه آزاد کیش بود.