خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ سال1371؛ کتاب رونق سازندگی
شنبه 7 آذر 1371/ 3 جمادیالثانی 1413 / 28 نوامبر 1992
بعد از نماز و استحمام چمدان را بستم و با مهدی و همراهان، برای سفر به یزد به فرودگاه رفتیم. ساعت هشت و ربع رسیدیم و بلافاصله پرواز کردیم. وزیران معادن و فلزات، نیرو، پست و تلگراف و تلفن و آقایان [حمید] میرزاده، [جلیل] بشارتی، [رضا] امراللهی، [عبدالله] جاسبی، [رئیس دانشگاه آزاد اسلامی] و دفتریها و نمایندگان استان همراه بودند. وزیران جهادسازندگی، راه و ترابری و صنایع بعداً رسیدند.
ساعت نُه و ربع در فرودگاه یزد بودیم. استقبال رسمی انجام شد. به سوی شهر حرکت کردیم. مردم یزد استقبال بسیار پرشکوهی و به قول خودشان، بینظیر در تاریخ یزد نمودند. برای شرکت در اجتماع خانوادههای شهدا و ایثارگران، به مسجد حظیره رفتیم؛ جمع عظیم و پرشوری بودند. بیش از سه هزار شهید و ششصد مفقودالاثر دارند. یزد به نسبت، بیشتر از همه ایران در جنگ قربانی داده است. قبر شهید آیتالله [محمد] صدوقی، [امام جمعه فقید یزد] را زیارت کردم. کودکان فرزند شهید، هنرنماییهای خوبی داشتند. خیلی گرم و پرشور برخورد نمودند. آقای [محمدکاظم] راشد، رئیس بنیاد شهید یزد صحبت خوبی کرد. من هم برایشان صحبت مفصلی نمودم.[1]
به میدان شهر رفتیم. مردم اجتماع عظیمی در چهارراه وسیعی داشتند. آقای
[محمدعلی] صدوقی، [امام جمعه] و آقای دکتر [سیدعباس] پاکنژاد، [نماینده یزد]، خیرمقدم گرمی گفتند و مردم خیلی پُرحرارت استقبال کردند. من هم صحبت مفصل و تشویقآمیزی نمودم و قول انتقال آب از زاینده رود به یزد را دادم که خواسته مهم یزدیهاست.[2]
پس از ناهار و استراحت کوتاه در استانداری و استماع اخبار، به سوی دانشگاه حرکت کردیم. جمع زیادی از دانشجویان و اساتید، جمع بودند. استان یزد بیش از پانزده هزار دانشجو دارد که نیمی از آن، مربوط به دانشگاه آزاد اسلامیاند. دکتر [سیدکاظم] کاظمینی، [رئیس دانشگاه علوم پزشکی یزد] گزارش داد؛ من هم صحبت طولانی نمودم و سیاستهای آموزشی و تحقیقی را توضیح دادم.[3] دانشجویان ابراز احساسات گرمی داشتند.
به کارخانه غدیر رفتیم. ماشینهای ریسندگی و بافندگی تولید میکنند. کارخانة عظیم و مدرنی با تکنولوژی سوییس است. مدیران توضیح دادند. بهتازگی تولید شروع شده است. ماشینها گران قیمت است. چون فعلاً نیمی از قطعات وارداتی است، گران تمام میشود، مشکل بازار خواهند داشت. از سالن ساخت و مونتاژ بازدید کردیم.
از آنجا به کارخانه کابل سازی مخابرات رفتیم. نماز مغرب را خواندم. در سالن بزرگی با ارائه فیلمی توضیح دادند. پدر و فرزندی، سرود خوب و باحالی اجرا کردند. پدر مینواخت و فرزندش میخواند؛ فامیلشان توکلی است.
از سالن بزرگ کابل مسی و سالن کابل فیبرنوری بازدید کردیم؛ برایم جالب بود. منظم و مرتب بودند و خوب توضیح دادند. سرعت عمل خوب است و حتی ساختمان هم ابتکاری است. گویا اولین واحدی هستند که با رُبات حمل و نقل را انجام میدهند. صنعت خوب و رو به توسعهای است، ولی هنوز همه نیازمان را تأمین نمیکنند و کابل وارد میکنیم.
در اجتماع کارکنان صحبت کوتاهی کردم[4] و سه مرکز تلفن جدید را برای یزد و اشکذر و رارج با هشتصد هزار شماره افتتاح نمودم. به دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد رفتیم. واحد عظیمی با بیش از شصت هزار مترمربع ساختمان و پنج هزار دانشجو است. از دو آزمایشگاه و مرکز کامپیوتری بازدید کردیم و به ابراز احساسات دانشجویان جواب دادم. به میدان شهید بهشتی رفتیم و پرده از لوح طرح آبرسانی [از
زایندهرود] برداشتم؛ زرنگی یزدیهاست که پای طرح را محکم کردند!
به استانداری رفتیم. آقای [علیرضا] معیری آمد. پیشنهاد خرید نفت به صورت پیشفروش را که پیگیری کرده بود، توضیح داد. گفتم پیگیری کند. در جلسه شورای اداری استان شرکت کردم. [آقای علی حمیدیا]، استاندار گزارش داد و خواستهها را مطرح کرد. من هم صحبت کوتاهی برایشان کردم. شام را با حضور جمع زیادی از وجوه شهر صرف کردیم. خاطرات را یادداشت کردم و دیر وقت خوابیدم.
[1] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «وقتی در جمع شما خانواده ایثارگران قرار میگیرم، احساس غیرقابل وصفی دارم و خود را کاهی در مقابل کوهی عظیم میدانم و فکر میکنم اگر شبانهروز بدون لحظهای استراحت با تمام همت کار کنیم، باز کم است و باید بیشتر تلاش نماییم. دیدن روحیه شاد و حضور در جمع فرزندان و خانوادههای معظم شهدا، انسان را به آینده انقلاب امیدوارتر و آن را بیمه میکند.»
[2] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «استان یزد در عرصه مقدسترین مسابقات پیشتاز بوده و چنین ابراز احساساتی، مسئولیت ما را در مقابل خون مقدس شهدا بسیار سنگین میکند و در عین حال ما خود را بسیار امیدوارتر بهآینده اسلام و انقلاب احساس میکنیم. جانبازان به مثابه پرچمهای هدایت و بیادآورنده عظمت الهی هستند و جامعه با این مشعلهای تابان روشن است و شجره انقلاب ریشه در روح و ایثار شهدا و خانوادههای آنان دارد. مردم استان یزد در مقاومت، پایداری و مشارکت در سازندگی خدمات شایستهای را از خود نشان دادهاند. ما در ارزیابی شرایط این استان، باید قبل از هر چیز وضع مردم را ارزیابی کنیم و در کنار آن روحانیت این استان است که پیشتاز و سازنده و معلم بوده است. شهید آیتالله صدوقی معلم بنده بودند. هنوز مردم یزد، گرمی وجود آن شهید بزرگوار را احساس میکنند. با برنامههایی که در دستور کار دولت قرار دارد من اطمینان دارم که این استان آینده روشنتر و امیدبخشتری خواهد داشت. از جمله مقدمات اجرای طرح کوثر برای انتقال آب به شهر یزد آغاز شده است. من از مردم عزیز این استان میخواهم در طرحهای کویرزدایی که در برنامه پنجساله دوم بهآن بسیار اهمیت داده شده است، شرکت کنند. معادن این استان به لحاظ بزرگی آنها و قرار گرفتن در مرکز کشور، از اهمیت خاصی برخوردار است.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1393
[3] - آقای هاشمی در اجتماع دانشجویان، با اشاره به گامهای بلندی که در ارتباط با توسعه فضای آموزش عالی در کشور برداشته شده است، گفت: «دانشگاه جایی است که ما بهآن امید بستهایم و انتظار داریم از این طریق سعادت و پیشرفت و انقلاب را تأمین کنیم. من تردیدی ندارم مصاف اصلی ما با استکبار در بخش دانش است و بیشترین نگرانی آنها این است که ایران تبدیل بهکانون دانش، علم و فرهنگ راستین شود. ما قدمی که برای دانشگاهها و آموزش عالی برداشتهایم، خیلی بلندپروازانه است، ولی حاضریم بهای این بلندپروازی را بپردازیم و در برنامهها توجه بهاین است که همیشه مسائل آموزش عالی، پیشاپیش سایر بخشها مورد توجه باشد. از نظر کمّی، گامهای بلندی برداشته شده و پذیرش دانشگاهها با فارغالتحصیلان نزدیک بههم است، ولی از نظر کیفی در سطح خوبی نیستیم و عقب ماندگی زیاد استو نیاز به مجاهدت دارد تا کیفیت کار مطلوب شود. تمرکززدایی دانشگاهها یکی از سیاستهای موفق شورای عالی انقلاب فرهنگی است. برای پیشرفت در هر شهری، باید دانشگاه ولو کوچک ایجاد شود.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1393
[4] - در بخشی از سخنرانی آمده است: «مشاهده پیشرفتهای کارخانه، خستگی را از تن من بیرون برد. این کارخانه، دارای ارزش افزودهای چشمگیر است و باتوجه به روند فزاینده گسترش شبکههای تلفنی کشور، تولیدات آن می تواندکشور را از واردات کالاهای مربوطه بی نیاز کند. با راه اندازی خط تولید کارخانه میتوان تلفن را به دورافتادهترین روستاهای کشور نیز برد و بازدهی اقتصادی و سرعت کارها را بالا برد.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1393