خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ سال1371؛ کتاب رونق سازندگی
پنجشنبه 5 آذر 1371/ 1 جمادیالثانی 1413 / 26 نوامبر 1992
هوا سرد شده است. صبح زود کمی برف بارید. دیشب کمی باران آمده است. ساعت هشت در دفترم بودم. ساعت نُه صبح آقای [عبدالحسین] وهاجی، [وزیر بازرگانی] آمد. گزارش وضع بازار را داد و از انجمنهای اسلامی اصناف شکایت کرد و برای سفر به اروپا نظر خواست.
آقای [عبدالله] نوری، وزیرکشورآمد. راجع به کامپیوتریکردن انتخابات ریاستجمهوری و خرید کامپیوتر اجازه گرفت. از وضع تبلیغات دینی و اجتماعی و از خشکی و بیرمقی تبلیغات و سطحی بودن مطالب و تکیه زیاد روی مسائل زنان گلهمند بود. آقای [غلامرضا] شافعی، [وزیر تعاون] آمد. گزارش سفر به جمهوری آذربایجان و نخجوان را داد و برای تعاونیها استمداد کرد.
ظهر کمی استراحت کردم. برای شرکت در اجتماع بسیجیها، به ورزشگاه صدهزار نفری آزادی رفتم؛ اجتماع عظیمی بود. حدود صد هزار نفر حضور داشتند. جنگ سرنیزه، نمایش دانشآموزان بسیجی و فرود چتربازان انجام شد. برایشان صحبت کردم و از آنها خواستم که از تحجر و شعارهای سست و بیپایه خودداری کنند و عقلانیت را در افکار و برنامهها به کار گیرند.[1] رژهشان بیحال و گزارش آقای [علیرضا] افشار، [فرمانده بسیج] سرد بود. به خانه آمدم.
تلفنی به [آقای علی فلاحیان]، وزیر اطلاعات گفتم فرانسوی بازداشت شده را آزاد کنند و اگر ناصالح است، اخراج شود.
[1] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «نیروهای سلحشور بسیجی، سرمایه ارزندهای برای تداوم انقلاب اسلامی و دفاع از حریم مقدس اسلام و قرآن هستند. قشر فعال، پُرنشاط و بالندهای بهنام بسیجی و تفکر ارزندهای بهنام تفکر بسیجی، امروز تداومبخش انقلاب اسلامی است و نیرویی است که از آرمانهای انقلاب اسلامی و قرآن دفاع میکند.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1393