خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ سال1371؛ کتاب رونق سازندگی
پنجشنبه 7 آبان 1371/ 2 جمادیالاول 1413 / 29 اکتبر 1992
دکتر [عباس] شیبانی آمد. خواست که مشکلاش را با شهرداری تهران و وزارت بهداشت حل کنم. اعضای هیأت مدیره کانون کارشناسان دادگستری آمدند. گزارش کار و نحوه انتخاب کارشناس و میزان حقالزحمه را دادند و برای استفاده از آنها در سمینارها و کنگرهها استمداد کردند.
آقای [سیدکمال] خرازی، [نماینده دائم ایران در سازمان ملل] آمد. گزارش عملکرد در نیویورک را داد و برای مقابله با فشارهای مدعیان حقوق بشر، پیشنهادهای غیرمفیدی داشت. [آقای چین جی وی]، وزیر دفاع چین آمد. مذاکرات کلی بود. در مورد اعطای اعتبارات و تکنولوژی موشکهای دوربرد تذکر دادم.
آقای [عبدالله] نوری، وزیرکشورآمد. گزارش کار اجلاس کمیسیون مبارزه با مواد مخدر را داد؛ خیلی راضی است. از فشارهای نمایندگان مجلس و خشکهمقدسهای افراطی شکایت داشت.
عصر برای استقبال از [آقای علی عزت بگوویچ]، رییسجمهور بوسنی و هرزگوین، به فرودگاه رفتم. ساعت پنج بعداز ظهر با هواپیمای اماراتی از امارات رسید. مراسم و مصاحبه انجام شد. با هم به سوی اقامتگاه قُدس در اقدسیه رفتیم. در راه سئوالات زیادی دربارة جنگشان و وضع مردمشان و اسلحه و امکاناتشان و نیازهایشان و کمکهای دیگران نمودم.
ساعت نُه شب، در مرکز مطالعات وزارت امورخارجه، مذاکرات رسمی داشتیم. هدفشان گرفتن کمک نقدی، آن هم با ارقام بالا بود، ولی ما اظهار آمادگی برای کمک اسلحه، سوخت و مواد غذایی کردیم. مشکل کار نحوة ارسال است. باید از طریق کرواتها برود و آنها هم مشکل ایجاد میکنند و معمولاً حدود نیمی از کمکها را برای خودشان میگیرند.
برای شام به اقامتگاه اقدسیه رفتیم. سر میز شام، سئوالات زیادی کردم؛ مدعیاند حدود صد هزار کشته دادهاند و بیش از این عدد از صربها کشته شده است که این اعداد، با توجه به اعداد ادعایی مجروحان، درست به نظر نمیرسد. مشکل سیاسی هم دارند. تا دو ماه دیگر دوران ریاست جمهوریشان تمام میشود، بدون اینکه تکلیف وضع بعد از این معلوم باشد. صحبت از تقسیم بوسنی و هرزگوین به چند کانتون [= استان] است.