خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ سال1371؛ کتاب رونق سازندگی
یکشنبه 3 آبان 1371/ 27 ربیعالثانی 1413 / 25 اکتبر 1992
ساعت هشت به دفترم رسیدم. کار زیادی در روزهای سفر جمع شده بود. ساعت نُه صبح، مصاحبه تلویزیونی برای سفرم انجام دادم.[1] آقای [سید محمد] خاتمی، مشاورم و رئیس کتابخانه ملی آمد. گزارش وضع موجود و برنامه آینده و تسریع در ساخت مرکز کتابخانه و تأسیس سازمان اطلاع رسانی همگانی و برنامه تهیه کتب داخلی و خارجی و تکمیل سازمان اداری را داد.
آقای [غلامرضا] شافعی، [وزیر تعاون]، برای مشورت در مورد سفر به جمهوری آذربایجان آمد که به دلیل خواست آذریها به تأخیر افتاده است. شورای جمهوریهای تازه استقلال یافته از اتحاد شوروی جلسه داشت. گزارش اقدامات انجامشده در خصوص توسعه همکاریها در بخشهای فرهنگی، اقتصادی، تجاری، گمرکی، راه و ارتباطات هوایی، مخابراتی، پولی، بانکی و خدماتی داده شد؛ پیشرفت داشتهایم، اما نه در حد مورد انتظار و کندیها بیشتر از سوی آنها است که هنوز سازمان درستی ندارند.
تا عصر کارهای عقب مانده را انجام دادم. در جلسه هیأت دولت شرکت کردم. آییننامه آموزشهای حرفهای و فنی در دستور بود. شب میهمان رهبری بودم. دربارة آثار و نتایج و مسائل سفرم مذاکره کردیم. ایشان مسائل مربوط به مدیریت حوزه علمیه قم و پیام آیتالله [سید محمدرضا] گلپایگانی، [از مراجع تقلید] و نصب اعضای شورای مدیریت حوزه و بیتوجهی به رهبری و امام را گفتند؛ ناراضیاند و نگرانی دارند از مسائل بوسنی و هرزگوین که کار مهمی برای آنها نمیشود کرد. خواستند که برای کمک مؤثرتر فکری کنیم.
در گزارشها مسائل تاجیکستان قابل توجه است. حکومت ائتلافی مذهبیها و ملیگراها در مقابل تهاجم کمونیستها رو به زوال است. به خانه آمدم. داریوش [باریکانی] که برای کمک به محسن برای ضبط پستهها رفته بود، از نوق آمده و سلامتی حاجیه والدهمان را خبر آورد.
[1] - رجوع کنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، مصاحبههای سال 1371»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1393