خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی؛ سال1371؛ کتاب رونق سازندگی

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی؛ سال1371؛ کتاب رونق سازندگی

  • شنبه ۱۵ فروردین ۱۳۷۱

 شنبه 15 فروردین 1371 | 30 رمضان 1412 / 4 آوریل 1992

 

تا ساعت دوازده دیشب که بیدارم بودیم، رؤیت هلال شوال اثبات نشد، لذا سحر برخاستیم و با یاسر سحری خوردیم.

ساعت هشت صبح از دفترم زنگ زدند و گفتند در قم برای آقایان [سیدمحمدرضا] گلپایگانی و [شیخ محمدعلی] اراکی، [از مراجع عظام تقلید]، رؤیت هلال ثابت شده است و مردم برای نماز عید فطر آماده می‌شوند. با رهبری تماس گرفتم؛ ایشان گفتند مشغول بررسی مُستند آنها هستند؛ چون از جهاتی مشکوک است. مستند آنها باختران [= کرمانشاه] است که [آقای محمدحسین زرندی]، امام‌جمعه باختران گفته شهادت از اعضای لشکر بدر عراق است که می‌گویند در منطقه دیده‌اند، ولی پس از احضار آنها، یک‌نفرشان قاطعانه گفته دیده‌ام و چهار نفر در تردید بوده‌اند و خودشان هم افطار نمی‌کنند.

 من خودم هم با آقای [محمدحسین] زرندی، امام جمعه باختران تماس گرفتم، همین را گفت. از دفتر خبر دادند، در مسجدی در سرآسیاب و دولاب [تهران] مردم جمع شده‌اند و منتظر اقامه نماز عید هستند. آقای [محمدرضا] توسلی، [رئیس دفتر امام خمینی]، تلفن کرد و گفت چهار نفر در قم ادعای رؤیت کرده‌اند و پیش آیت‌الله گلپایگانی شهادت داده‌اند. دو نفر هم در اصفهان، نزد آسید محمد باقر ابطحی، شهادت به رؤیت داده و او هم آنها را برای آیت‌الله [سیدمحمدرضا] گلپایگانی توثیق کرده است. یک نفر روحانی هم در گلپایگان رؤیت کرده و براساس این شهادت، آقای گلپایگانی حکم به عید فطر بودن داده‌اند؛ البته لازم بود قبلاً با رهبری هماهنگ می‌کردند که نشده و مشکل ایجاد کرده‌اند.

دو بار با آیت‌الله خامنه‌ای تلفنی صحبت کردیم؛ بالاخره به این نتیجه رسیدیم که اعلان عید فطر شود، ولی چون مصلای تهران آماده نیست، قرار شد گفته شود که نماز عید در مساجد برپا گردد؛ روی هم رفته بد عمل شد.

محسن از سفر بلژیک آمد. برای معاینه عماد و ثبت‌نام در دوره دکترا رفته بود که هر دو را نیمه تمام گذارده است. ناهار اینجا بودند. عصر جمعی از اعضای دفتر امام برای دیدار عید آمدند. جمعی از بستگان نیز آمدند.