خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ سال1371؛ کتاب رونق سازندگی
پنجشنبه 18 تیر 1371/ 8 محرم 1413 / / 9 جولای 1992
جمعی از طلاب شاغل در مرکز تبلیغات اسلامی کردستان آمدند. آقای [محمدجواد] ابوالقاسمی گزارش کار داد و برای توسعه کار استمداد کرد. این مرکز بزرگ اسلامی در زمان جنگ، با کمک من برای کارهای فرهنگی تأسیس شده است. در مورد سیاست تبلیغاتی در خصوص اهلسنت و اهل حق، نظرخواستند؛ توصیه به مدارا نمودم.[1]
آقای [شیخ ابوالفضل] خوانساری، امام جمعه اراک و فرزندش، به عنوان بازدید من در سفر به اراک آمدند. گفت بنا دارد به قم برگردد و از عدم حمایت از ائمهجمعه گله کرد. از استاندار و فرماندار و شهردار شکایت کرد. احساس کرده که ممکن است پس از مسائل اراک عزل شود. خواست که منهم در سرپرستی بیمارستان و حوزه علمیهاش باشم. از برخورد تندش با مسئولان استان گله کردم و گفتم به حوادث خواهیم رسید و داوری میکنیم.
دکتر [موسی] زرگر، وزیر اسبق بهداری [در کابینه مهندس مهدی بازرگان] آمد. خواستار تحویل ساختمان آموزش و پرورش به بیمارستان سینا شد؛ ساختمانش فرسوده شده است. خیلی به این بیمارستان علاقهمند است. قرار شد از آنجا بازدید کنم.[2]
آقای [محمدرضا] نعمتزاده، [وزیر صنایع] آمد. گزارش وضع طرحهای صنعتی و نیازهای ارزی را داد و برای پرداخت ارز استمداد کرد. از بانک مرکزی به خاطر سختگیریها و تأخیرها در مورد فاینانس و ناهماهنگی پرداخت سهمیهها گله کرد. به دکتر ولایتی، [وزیر امور خارجه] گفتم به خاطر محاکمه مسلمانان در تونس، سفر وزیر خارجهاش را که بناست فردا به تهران بیاید، به تأخیر بیاندازد.[3]
عصر به خانه آمدم. خسته بودم. رعد و برق و کمی باران داشتیم. تیمسار [علی] شهبازی، [رئیس ستاد مشترک ارتش]، تلفنی اطلاع داد که چند گرم مواد تسلیحاتی توسط یکی از وابستگان نظامی از خارج ارسال شده است؛ گفتم به ارزیابی بدهد. با والده در منزل اخوی محمد، تلفنی صحبت کردم. شام خوردم. بچهها در رفسنجان، به مراسم عزاداری رفته بودند.
[1] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «از اوایلی که من با مسائل کردستان برخورد کردم، شاید اولین هیأت رسمی سطح بالایی که رفت، جزو آن هیأت بودم تا امروز نظرم خیلی فرق نکرده و همیشه فکر میکردم که آنجا کار اصلی کار فرهنگی است و آمیزهای از برخورد با افراد شرور و ناسالم لازم دارد. آن چاشنی کار است، ولی اصل کار همین کار فرهنگی باید باشد. همیشه سپاه و سایر مسئولین را هم توصیه میکردیم که از کار فرهنگی غافل نباشند. نباید ما فکر کنیم مردم کردستان، مردم ناجوری هستند. آنها مردمی هستند که ارزشهایی انسانی دارند که اگر به آنها توجه بکنیم، مقدساتی که دارند توجه بکنیم، آنها هم همیشه میتوانند یاران خوبی برای کشور ما و انقلاب ما باشند. در این مدت هم ثابت شده علیرغم این همه شرارتی که بود، مردم کردستان، توده مردم در انتخاباتها همراه انقلاب بودند. در کردستان یکی از شرارتها این است که نگذارند کار اساسی عمرانی یا فرهنگی بشود که مردم را همیشه جاهل و محروم نگه دارند. این سیاست استعماری قدیم، به نظر میرسد هنوز از ناحیه استکبار تبلیغاتی در کردستان حاکم باشد. ما فکر میکنیم که کار فرهنگی بسیار خوب است و این فکر مخصوص کردستان نیست. من اساس کار خودمان را همیشه بر اقناع فکری و عقیدتی میپسندیدم. شیوههای زور و اینها همیشه میتواند کارساز باشد، اما هم موقت است و هم نتیجهاش ربطی به ما ندارد. اگر مردم تحت فشار چیزی را بپذیرند، آنکه هدف دین نیست، هدف انقلاب نیست، آخرش چی؟ ما که برای این طلبه نشدیم و برای این هم قیام نکردیم. ما برای اینکه مردم را هدایت کنیم، مردم را با ارزشهای آسمانی مأنوس کنیم، آنها را به سعادت ابدی راهنمایی کنیم، اشکالاتی را که نظام الحادی و غیر دینی دارد، از جوامع برطرف کنیم، چنین اهدافی هیچ وقت با زور تأمین نمیشود. کار فرهنگی را همیشه بر اساس تفکرات آزادمنشانه و منطقی میپسندیم. در محیط وحدت، صفا و صمیمیت، نه در محیط تیره و بغض، عداوات، دوگانگی و تفرقه و اینها. تعصبات، تفرقه و کینهها همیشه مانع از پذیرش حق میشود. اگر فضای حاکم در هر محیطی را درگیریها، تعصبات، باندها، فرقهها و کشمکشها قرار بدهیم، هیچ کس گوش خود را باز نمیکند تا حرف حق را بشنود. تلاش میکند صدایش را بلند کند که صدای طرف را خاموش بکند.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1393
[2] - ساختمان وزارت آموزش و پرورش در خیابان سی تیر تهران به بیمارستان سینا تحویل داده شد و مرکز پزشکی مدرنی در آنجا احداث و به فضای بیمارستان افزوده شد.
[3] - دولت زین العابدین بن علی در تونس که با کودتا قدرت را در دست گرفته بود، با تصویب قوانین و وضع مقررات مختلف، احزاب اسلامی از جمله جنبش النهضه را محدود ساخت. طبق قانون مساجد، هرگونه تبلیغات اسلامی در مساجد ممنوع شد و متمردین از این قانون به یک سال زندان و پرداخت جریمه نقدی محکوم میشدند. بنعلی پس از توقیف و مصادره نشریات جنبش اسلامی النهضه و دستگیری سردبیران آنها، به بازداشت و شکنجه طرفداران این جنبش اسلامی پرداخت. تعدادی از زندانیان سیاسی از جمله عبدالرئوف عریبی، عضو شورای مرکزی ایالتی جنبش النهضه، زیر شکنجه وحشیانه ماموران بنعلی به شهادت رسیدند. رژیم زینالعابدین بنعلی در سال 1389 با قیام مردم مسلمان تونس سرنگون شد.