خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ سال1371؛ کتاب رونق سازندگی
سهشنبه 9 تیر 1371/ 28 ذیحجه 1412 / / 30 ژوئن 1992
ساعت هفت ونیم صبح به میهمانسرای سعدآباد رفتم و در کنار استخر با میهمانان تاجیکی صبحانه خوردم. ضمن صرف صبحانه و در مسیر تا فرودگاه مذاکرات داشتیم که بیشتر دربارة اوضاع تاجیکستان بود. در فرودگاه مصاحبه کردیم[1] و بعد از امضا و تبادل موافقتنامهها، آنها با بدرقه رسمی به شیراز رفتند که از آنجا به پاکستان بروند.
به دفترم برگشتم. وعاظ و روحانیهای تهران آمدند. برایشان صحبت مفصلی کردم و اوضاع کشور و برنامه کار را توضیح دادم و توجیهشان کردم. جواب سئوالات را هم دادم.[2] به مناسبت ایام محرم روضه خوانده شد.
جمعی از سفیران و کنسولهای ما در کشورهای همسایه با [آقای علیاکبر ولایتی]، وزیر امورخارجه آمدند. سیاست پیشنهادی را در مورد کشورها به خصوص افغانستان توضیح دادند و نظر خواستند.
آقای [هادی] نژادحسینیان، [وزیر صنایع سنگین] برای گزارش وضع صنایع سنگین و مسائل مالی شرکتهای تحت پوشش آمد؛ بد نیست و رضایتبخش است. برای همکاری مصرفکنندگان صنایع سنگین و در خصوص جذب تکنولوژی در معاملات خارجی استمداد کرد.
عصر شورای عالی انقلاب فرهنگی جلسه داشت. دربارة ویدیو بحث کردیم؛ قرار شد ضمن مبارزه با فیلمهای مبتذل و تولید فیلمهای سازنده، در جهت آزادکردن حرکت شود. تا ساعت نُه و نیم شب کار کردم و به خانه آمدم.
[1] - رجوع کنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، مصاحبههای سال 1371»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1393
[2] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «لازمه تداوم انقلاب اسلامی و استقلال اقتصادی کشور، قطع وابستگیهای اساسی و تأمین نیازهای اولیه مردم است که این امر مهم، تنها در سایه کار و تلاش جدی، برنامههای زیربنایی و پیشرفتهای فنی و علمی و اصلاح ساختار اقتصادی امکانپذیر است. ماه محرم و برکات ارزشمند آن زمان بسیار خوبی است تا دوستداران اهل بیت (ع) ضمن تجدید عهد با شهیدان بزرگوار کربلا و حرکت در مسیر رشد و کمال، با ارزشهای متعالی جهاد و فداکاری بیشتر آشنا شوند. محرم، عاشورا و امام حسین (ع) نقش مهمی در پیروزی انقلاب اسلامی و تداوم آن داشته است و در دوره سازندگی نیز درسهای بزرگ تلاش و مقاومت آن بزرگواران، بسیار مؤثر و کارساز است. اکنون هیچ قدرتی نمیتواند چیزی را بهمردم ما دیکته کند، این در حالی است که قدرتهای سلطهگر نمیپسندند در کشور ما تصمیمات بدون مشورت و نظر آنها اتخاذ شود، لذا تلاش میکنند بههر طریق این استقلال را از ما بگیرند. ما همچنین در صدد هستیم که زندگی خود را با دین منطبق کنیم، اما قدرتهای سلطهگر نمیپسندند و زندگی تحت حاکمیت دین را بهگونهای میخواهند که جاذبهای برای دیگران نداشته باشد، لذا با انواع کارشکنی تلاش میکنند که انقلاب اسلامی، نتواند مشکلات خود را حل کند. وابستگیهای اقتصادی، عامل مهمی است که میتواند استقلال ما را با مشکل مواجه سازد. نیاز بهدیگران اهرم مؤثری است که میتواند سد راه استقلال باشد و در نهایت با استقلالی که انقلاب اسلامی بهما داده است، همسویی ندارد.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1393