خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال ۱۳۶۶ / کتاب «دفاع و سیاست»

چهارشنبه ۱۰ تیر  // ۴ ذیقعده ۱۴۰۷// ۱ جولای ۱۹۸۷

بعد از نماز تا ساعت هفت و نیم صبح در دفترم کار کردم. تا ساعت ۱۰ درجلسه علنی ماندم. بعد از تنفس در دفترم به امور جنگ پرداختم. آقای سنجقی گزارش مرحله چهارم عملیات نصر ۴ را داد؛ راضی است. لشکر سیدالشهدا(ع)، سه تیپ از لشکرگارد عراق را تارومار کرده است. آقای دکتر هادی آمد و از کثرت افراد توصیه شده از طرف نمایندگان برای حج، گله داشت.

عصر مجلس خبرگان جلسه داشت. اول شب پیامی برای سمینار فرماندهان سپاه که در بندر عباس تشکیل شده، تهیه کردم. شب در ضیافت آیت الله  خامنه‌ای به [ نمایندگان مجلس] خبرگان شرکت کردم. سخنرانی کوتاهی داشتم.

بعد از شام سران قوا تشکیل جلسه داد. درباره پیام امیر شارجه و پیشنهاد تبعید برادرش به ابوموسی مذاکره شد. قرار شد تبعید برادرش به ایران را بپذیریم و پیشنهاد حفاظت از او بنماییم. نگران ترور خودش است.

عربستان سعودی پیغام داده و پیشنهاد کرده که کویت دعوت از آمریکا را پس بگیرد و به کشتی‌های کویت حمله نشود. قرار شد بگوئیم که شرارت عراق در خلیج‌فارس را محکوم کند و در صورت شرارت، کمک خودش را قطع کند. در مورد مسائل فرانسه، قرار شد مقابله به مثل کنیم و آقای [وحید] گرجی در سفارت بماند. در مورد فشار سوریه به حزب‌الله لبنان و سپاه، قرار شد سیاست صبر و انتظار داشته باشیم و قرار شد دو کارشناس بازداشت شده ایتالیا را با قید ضمانت آزاد کنیم. دیر وقت به خانه رسیدم.