چهارشنبه 3 تیر | 27 شوال 1407 24 ژوئن 1987
تا ساعت هفت و نیم صبح در دفترم کار کردم و تا ده و نیم در جلسه بودم. پیش از ظهر آقای ]علی[ فلاحیان، قائم مقام وزیر اطلاعات و دادستان دادگاه ویژه روحانیت - منصوب امام - آمد. درباره عملیات ویژه و کیفیت برخورد با روحانیون متخلف مشورت کرد.
جمعی از نمایندگان استان خراسان آمدند و برای انتخاب استاندار جدید که در خط خودشان و همفکر آقای ]واعظ [طبسی باشد، استمداد کردند و از برخوردهای وزارت کشور شاکیاند. به خاطر کسالت، ملاقاتهای ظهر را تعطیل کردم.
عراق در خلیجفارس شرارتی کرده و گویا یک هلیکوپترش ساقط شده و یک کشتی ما نیز تیر خورده و یک کشتی حامل نفت کویت هم تیر غیب خورده است. عصر هیأت رئیسه مجلس جلسه داشت. قرار شد روز هفتم تیر، به خانواده شهدا ناهار بدهیم.
در سمینار سازمان تبلیغات اسلامی در محل حظیره سابق بهائیان، ]تالار اندیشه حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی در خیابان حافظ تهران[ سخنرانی کردم. درباره ضرورت تبلیغ حرف زدم. به دفترم برگشتم. کارهای دفتر را انجام دادم.
شب جلسه سران قوا در دفتر آقای موسوی اردبیلی بود. آقایان ]مهدی[ کروبی ]رئیس بنیاد شهید[ و دکتر ]علیرضا[ مرندی ]وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی[ آمدند و برای تحویل یک بیمارستان به بنیاد شهید مباحثه کردند. قرار شد بیمارستان نیمه تمام داده شود و از محل جنگ و بودجه دولت آن را تکمیل کنیم. درباره بحران خلیجفارس و احتمال درگیری با آمریکا هم بحث شد؛ واقعاً کمبود هست.یک سوم بودجه کشور صرف جنگ میشود.