خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»
پنجشنبه 21 خرداد | 14 شوال 1407 11 ژوئن 1987
تا ساعت ده و ربع، در جلسه علنی مجلس بودم. مراجعات نمایندگان زیاد بود. پیش از ظهر در دفترم گزارشها را خواندم. عصر آقای ]عباسعلی[ اختری امام جمعه سمنان آمد. اوضاع آنجا را گفت و راجع به کیفیت برخورد با سید هادی هاشمی، داماد آیتالله منتظری - که در آنجا تبعیدی است - مشورت کرد. مشکل ملاحظه توقعات آقای منتظری و ترس از برخورد با سیاست نظام و نظر امام را دارد.
دکتر روحانی آمد. راجع به پشتیبانی از رزمندگان داخل کردستان عراق به وسیله هلیکوپترهای ارتش مذاکره شد. قرار شد تقویت شود. آقای ]سیدمحمد حسین[ عادلی سفیرمان در ژاپن آمد. برنامه خود را گفت و راجع به مسائل عمده کارش مشورت کرد.
آقای افشار و امین مسئول امور ش. م. ر ]= پدافند شیمیایی، میکروبی، رادیواکتیو[ از سپاه آمدند. گزارش وضع آفند پدافندی ش. م. ر. را دادند. آقای افشار از مشکلات اداره سپاه گفت. وزیر کار و معاونان آمدند. اوضاع کارگری و مشاغل کشور و کمبود آموزش برای کارگران را گفتند و یک اسلحه قلمی ابتکاری یک کارآموز را هدیه آوردند. سر شب گزارشها را خواندم. مسائل خلیجفارس در رأس اخبار است. شب به خانه رفتم.