خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»

  • یکشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۶۶

 

یکشنبه 17 خرداد  |  10 شوال 1407                            7 ژوئن 1987

                          

تا ساعت ده و نیم در جلسه علنی مجلس ماندم. در تنفس برای خواهران بسیج صحبت کردم. ظهر چند نفر از فرش فروش‌ها آمدند. درباره ضررهای بالا رفتن پیمان ارزی گفتند. دو نفر از داروسازان تجربی آمدند و از فشار دکترهای داروساز بر آنها شکایت داشتند.

عصر با ]آقای جادالله عزوز الطلحی[ وزیر خارجه لیبی ملاقات داشتم. پیغام آقایان]معمر[ قذافی و ]عبدالسلام[ جلود را آورده و تاکید بر استحکام روابط داشت و نصیحت می‌کرد که جنگ را تمام کنیم. گفتیم بدون تأمین حقوق ایران، جنگ تمام نمی‌شود و نظر آنها که می‌گویند با تمام شدن جنگ، صدام ساقط می‌شود، درست نیست، بلکه او را با تبلیغات، قهرمان عرب می‌کنند.

]اعضای[ شورای‌عالی ]سازمان همکاری های اقتصادی[ اکو، به ملاقات آمد. حرف مهمی نداشتند و جلسه با تعارفات برگزار شد. جلسه ای با حضور آقایان روحانی،  ری‌شهری،  یونسی،‌ صفائی و محمدی در حضور آقای خامنه‌ای داشتیم. بحث درباره ضعف های عقیدتی سیاسی ارتش و عدم صلاحیت بعضی از افراد بود. نادرستی در شیوه برخورد، اداری شدن و رسمی شدن روحانیون، ظهور درکنار فرماندهی و تظاهر به قدرت و جلال از نکات منفی به حساب آمد.

جلسه سران قوا در دفتر آقای موسوی اردبیلی بود. مطالب وزیر خارجه لیبی را جمع‌بندی کردیم و قرار شد با لیبی مدارا کنیم. آقای ]مهدی[ کروبی آمد. مشکلات بنیاد شهید را گفت: کثرت شهدا و اسرا و مفقودان که مجموعاً در حدود یکصد و شصت هزار پرونده دارند و کثرت مجروحان و معلولان و کمی امکانات، کالا و وسیله نقلیه و بیمارستان و ارز،  قرار شد در هر مورد کمک شود. دیر وقت به خانه رسیدم.