خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»
چهارشنبه 21 بهمن | 21 جمادی الثانی 1408 10 فوریه 1988
اول وقت برای زیارت امام به حسینیه جماران رفتم. امام صحبت کوتاهی فرمودند[i]، ولی حال و صدایشان خوب بود. به مجلس آمدم تا ساعت یازده گزارشها را خواندم. [آقای موید] سفیر جدیدمان در هلند برای مشورت و خداحافظی آمد. معتقد است که هلندی ها مایل به توسعه روابط هستند. آقای سنجقی آمد. از تاخیر عملیات خبر داد و برای امکانات ساخت اسلحههای استراتژیک استمداد کرد.
ظهر عفت و رؤیا به مجلس آمدند. امروز برای سرکشی به خانههای رزمندگان از طرف مسؤولان انصار المجاهدین رفتهاند. چهل و پنج منزل رزمنده به عفت و دوستانش واگذار شده است. به هر خانوادهای مقداری حواله اجناس و کوپن نفت و پول داده است. تحت تاثیر فقر و نیازهای آنها قرار گرفته بود. به سختی میتواند وضع رقت بار فقر را که میبیند، تحمل کند. آقای موسوی از کارکنان دفترم آمد. او مسئول تشریفات شده و روابط عمومی مخالف است.
عصر [آقای حسین نیلی] وزیر معادن و فلزات آمد. خواست که در سمینار زمینشناسی شرکت کنم و گزارشی از وضع معادن داد. آقای موحدی قمی آمد. میخواهد از اسلامآباد غرب نامزد شود.
شیخ محمد خالد رهبر حزبالله کرد عراق آمد و خواستار حمایت بیشتر در مقابل گروههای غیر اسلامی بود. ضمن ابراز وفاداری به اسلام، از مزاحمت گروهکهای دیگر گله داشت. میگویند علاقهمند به اسلام است. گفتم ما مسلمانان را حمایت میکنیم. مهدی از منطقه [عملیاتی] تلفن کرد و خبر سلامتی خود و یاسر را داد.