دوشنبه 14 دی | 13 جمادی الاول 1408 4 ژانویه 1988
ساعت هشت و نیم صبح برای شرکت در جلسه شورایعالی پشتیبانی جنگ، به مقر ریاست جمهوری رفتم. تا نزدیک ظهر در جلسه بودم. سپس از طرح مصلای بزرگ تهران بازدید کردم. با آقای [علی] رازینی درباره قاضی کردستان که با سپاه اختلاف پیدا کرده است، صحبت کردم. همچنین به آقای [کمال] خرازی درباره تبلیغات جنگ مطالبی گفتم.
آقای خوشدل آمد. او برای تبلیغات به سوئد رفته است. کمکهای مسلمانان سوئد را برای جنگ آورد. قبلاً در کویت بوده و اخراج شده است. آقای سعیدالذاکرین آمد. درخواست اجازه انتقال [از روابط عمومی مجلس] به وزارت ارشاد را داشت. از کارپرداز و [آقای موسویان] سرپرست کل [امورادارای] مجلس به خاطر اختلافات خطی ناراضی است. عصر آقای رمضانی آمد. برای استعفاء از قضاوت و کاندیدا شدن برای نمایندگی مجلس مشورت کرد. او از شورایعالی قضائی ناراضی است.
آقای دکتر جزایری [معاون وزیر بهداشت] آمد و از کمبود بودجه وزارت بهداشت و درمان گفت. آقای [مجید] قاسمی رئیس بانک مرکزی آمد. گزارش وضع پولی، ارزی و اقتصادی کشور را داد و از مضیقههای ارزی گفت و خواستار کم کردن فشار نیروهای مسلح برای خرید بود.
شب تا ساعت هشت در دفترم کار کردم. به خانه آمدم. فهیمه خانم، صبیه حضرت امام آمد. دعوت کرد که در سمینار بینالمللی زن که از سوی جمعیت آنها [= جمعیت زنان جمهوری اسلامی] تشکیل میشود، سخنرانی کنم؛ به طور مشروط پذیرفتم.