خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»

  • یکشنبه ۲۹ آذر ۱۳۶۶

 

یکشنبه 29 آذر   |   28 ربیع الثانی 1408                 20 دسامبر 1987

قبل از اذان صبح بیدار شدم و به رادیو که قرآن تلاوت می‌کرد، گوش دادم. بعد از نماز صبح و شنیدن اخبار رادیو آمریکا و صرف صبحانه به محل راداری که چند روز پیش موشک خورده و تعمیر شده و از دیروز به کار افتاده است، رفتیم.

از آنجا به [نیروگاه] انرژی اتمی رفتیم و از آثار تخریب حملات هوایی عراق بازدید کردیم. حدود سی بمب و موشک طی سه حمله به سوی تاسیسات انرژی اتمی اصابت کرده که ده عدد آنها موثر بوده و به بخشی از ساختمان ها و تاسیسات آسیب وارد کرده، ولی قابل جبران است. پدافند ضعیف عمل کرده است.

سپس از اسکله‌ای بازدید کردیم که از سازمان انرژی اتمی است و بین دو نیروی دریایی ارتش و سپاه، برای استفاده از آن اختلاف است. توصیه کردم که همراهی داشته باشند. ارتش چهار دستگاه مین روب قدیمی دارد که خیلی هم موثر نیستند و سپاه چندین قایق دارد.

از آنجا با هلی‌کوپتر به سوی کنگان حرکت کردیم. در مسیر، سواحل خلیج‌فارس را از بوشهر تا آنجا بازدید کردم. از منطقه خورموج و بردخون گذشتیم؛ دیدنی است. جاده خاکی ساحلی دارد که روستاها را به هم وصل می‌کند. مردم نوعاً ماهیگیرند و تعدادی نخل دارند. قسمت‌های شمالی تر بهترند. بندرهای دیر و کنگان را از آسمان دیدیم.

در محل طرح گاز کنگان فرود آمدیم. مهندسین آمدند و توضیح دادند. جالب است. می‌گویند حدود سیصد میلیارد متر مکعب گاز دارد و بناست بعد از تکمیل دو فاز، روزانه هشتاد میلیون متر گاز از آن استحصال شود. از یک چاه در حال تکمیل و از یک مرکز تفکیک گاز و تاسیسات آبی بازدید کردیم و توضیحات دادند. سپس به محل پالایشگاه رفتیم. نماز خواندیم و ناهار خوردیم.

مهندس حیدری، توضیحات پالایشگاه را داد و خود تاسیسات را هم دیدیم. مهندس کوپائی و مهندس طاهری شیرازی و مهندس عظیمیان و مهندس توکلی هم توضیحات دادند.

با هلی‌کوپتر به سوی بندر طاهری و سپس سایت شیرینو رفتیم. در شیرینو فرود آمدیم. این سایت قبل از انقلاب ساخته شده، ولی عملیاتی نشده و بعد از انقلاب مقدار زیادی تخریب شده است و اخیراً معتادها را به آنجا تبعید کرده‌اند. سپس سپاه آنجا را گرفته و دو سه روز است که نیروی هوایی به آنجا وارد شده و بناست در چند روز آینده رادار آنجا را فعال کنند که برای دفاع در مقابل نفوذ هواپیماهای عراق به جنوب خلیج‌فارس موثر باشد. حضور سپاه جدی نیست. گویا فقط قصد تصرف آنجا را داشته‌اند.

از آنجا بر فراز عسلویه و نای بند و گاوبندی پرواز کردیم و سپس به جزیره لاوان رفتیم. حدود یکساعت از تأسیسات نفتی بازدید کردیم: اسکله‌ها، انبارهای نفت، کمپ‌ها، سایت و پالایشگاه و... و توضیحاتی درباره منابع و مراکز نفتی‌مان در خلیج‌فارس شنیدیم. اطلاعات مفید و جالبی بدست آمد.

شب از فرودگاه، با هواپیمای فالکون پرواز کردیم. از فانوس‌ها برای پرواز شب روی باند استفاده کردند. به خاطر اینکه چراغ ندارد، اجازه دادیم که خاموشی را دیگر مراعات نکنند و جزیره را روشن کردیم.

چندین حمله هوایی عراق به جزیره و سکوهای نفتی و حمله اخیر آمریکا به سکوی نفتی باعث شده که تولید نفت در این منطقه به کلی تعطیل شود. ساعت نه شب به تهران رسیدیم.

هواپیمای محافظانم در شیراز فرود آمده است. هوا خوب نبود. با لباس نظامی به خانه آمدم. بچه‌ها مهمان محسن بودند. محسن شام من را آورد؛ جای یاسر خالی است. با خبر شدیم که عملیات دیشب نیروی زمینی ارتش در زبیدات موفق نبوده است. می‌گویند علت آن بارش باران بود.