چهارشنبه 27 آبان | 25 ربیع الاول 1408 18 نوامبر 1987
تا ساعت هشت و نیم صبح در منزل بودم. اول وقت آقای آقامحمدی اطلاع داد دیروز عملیات ظفر سه در منطقه دربندیخان داخل خاک عراق انجام شده و موفق بوده است. آقای سنجقی اطلاع داد که عملیات موعود و منتظر انجام نشده است. ساعت نه و ربع به مجلس رسیدم. در گزارشها مطلب مهمی نبود. با خبرنگار روزنامه آساهی ژاپن، مصاحبه مفصلی داشتم. او در این مصاحبه تقریباً از همه مسائل مهم سئوال کرد.
آقای [محمد حسن] اختری سفیرمان در سوریه آمد. اظهارات [آقای فاروق الشرع] وزیر خارجه سوریه بعد از کنفرانس عمان اعراب را برای راضی کردن ما آورد. به نظرم رسید که سوری ها مسائلشان با اعراب حل نشده و نمیخواهند ما را هم از دست بدهند. ما هم باید روابط را حفظ کنیم و اعتماد کامل نداشته باشیم. گزارش کاملی از وضع لبنان و کمک های ایران به مردم و برنامههای سیاسی، اقتصادی و نظامی آینده را داد. ماهانه حدود پانصد هزار دلار خرج کمک به مردم لبنان است، علاوه بر مخارج کارهای اقتصادی در برنامه آینده.
آقای [غلامحسین] جمی [امام جمعه آبادان] آمد و برای حفظ نخل های منطقه آبادان و حضور مسؤولان دولتی در آبادان کمک خواست. ظهر آقایان جنتی، محمدی، محفوظی و عبدخدائی - شورای انتخابی آقای منتظری برای اداره نمایندگان ایشان در دانشگاهها - آمدند. در مورد آینده نمایندگان آقای منتظری در دانشگاهها و مشکلاتی که با جهاد دانشگاهی و مدیریت و مسایل دیگر دارند، مذاکره و قرار شد در شورایعالی انقلاب فرهنگی مطرح شود.
سرتیپ حسنی سعدی فرمانده نزاجا اطلاع داد که یکی از عملیات آنها، قبل از شروع کشف و خنثی شده است. فکر میکند جاسوسان لو دادهاند. عصر هیأت رئیسه مجلس جلسه داشت. سر شب شخصی بنام ساینده آمد و از دخالت بی اصول بنیاد شهید در مورد زندگی کسانی که با همسران شهدا ازدواج کردهاند، گله داشت.
جلسه سران قوا در دفتر نخست وزیر بود. [آقای آقازاده] وزیر نفت آمد و گزارشی از وضع فروش نفت و فشار غربی ها بر بازار فروش ما داد و اجازه گرفت که با تخفیف بازار را نگه دارد. وضع لوله کشیهای جدید را هم گفت. شب برای خواب به مجلس آمدم.