خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»
چهارشنبه 20 آبان | 18 ربیع الاول 1408 11 نوامبر 1987
جلسه مجلس با کمی تاخیر شروع شد. تا ساعت ده و نیم درجلسه ماندم. پیش از ظهر در دفترم با آقای [علاءالدین] بروجردی سفیر مان در چین صحبت کردم. گفت تحت فشار آمریکا، حمل تسلیحات از راه دریا را متوقف کردهاند. این گونه برخورد از عمق روابط میکاهد و از اینکه از موشک های کرم ابریشم از نوع هوا به زمین و هوا به دریای آن به عراق دادهاند، گله کردم. عراقی ها اخیراً از این نوع موشک استفاده کردهاند که گفته میشود از چین گرفتهاند؛ شاید از جای دیگری گرفته باشند.
آقای آقامحمدی آمد. گزارش وضع اردوگاههای اکراد عراقی در کردستان و باختران را داد و خواستار تاکید در تسریع در توسعه و تعمیر آنها بود که به آقای فروزنده منتقل کردم.
آقایان [حسین] کمالی و [محمد] سلامتی آمدند و برای اصلاح ماده 27 استمداد کردند. این ماده در مجلس به مشکل برخورده است. عصر هیأت رئیسه مجلس جلسه داشت. مغرب جمعی از مسؤولان بسیج به مناسبت هفته بسیج آمدند. برای آنها صحبت کردم.
شب جلسه سران در منزل احمدآقا بود. امام در جلسه شرکت کردند. درباره اثر تضعیف کننده سکوت ایشان در سخنرانی دیروز درباره جنگ صحبت شد. قرار شد به نحوی جبران شود. نظرشان این است که این سروصداها تاثیر زیادی بر اعزام نیرو ندارد و دشمنان هم متوجه خواهند شد و علاوه بر این به خاطر اختلاف سران ارتش و سپاه در جنگ هم پیشرفت زیادی نمیشود. ما هم مشکل سپاه و ارتش را گفتیم و از ایشان خواستیم برای حل آن کمک کنند. قرار شد نظرات خودمان را به ایشان بدهیم. از ادغام دو وزارت دفاع و سپاه پرسیدیم. در حال حاضر موافق نبودند و گفتند در عمل اگر وزیر را غیر ارتشی و غیر سپاهی بگذاریم، هر دو ناراضی خواهند بود، ولی قول دادند که در زمان مناسبی باید انجام شود.