خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»
سهشنبه 5 آبان | 3 ربیع الاول 1408 27 اکتبر 1987
دیشب باران زیادی باریده و خیابانهای تهران را آب گرفته و در کرج برف سنگین به زمین نشسته است. سرمای زودرس مشکلاتی به بار خواهد آورد. نمایندگان هم با تاخیر به مجلس رسیدند. نگرانی غرب از سقوط ارزش سهام عمیق است. آنها نقش مسائل خلیجفارس را در این بحران کم نمیدانند. تا ساعت ده و نیم در جلسه علنی مجلس بودم. بعد از تنفس در دفترم به کارها رسیدم.
ظهر جمعی از نمایندگان آمدند و از من خواستند تا از طرح کشت نوعیهالوفیت (سالیکورنیا) در سواحل خلیجفارس که با آب شور بار میآید، حمایت کنم. قرار شد خودشان پیگیری کنند و اگر واقعیت داشته باشد، حمایت کنیم.
عصر فرمانده لشکر 41 ثارالله کرمان آمد. گزارش وضع لشکر و جبهه را داد. او خوشبین و راضی است. در جلسه شورایعالی انقلاب فرهنگی شرکت کردم. مسأله دادن امتیاز بیشتر به رزمندگان برای ورود به دانشگاهها مطرح بود.
شب با [اعضای] جامعه مدرسین [حوزه علمیه قم] در دفتر آیتالله خامنهای جلسه داشتیم. در مورد وضع روحانیت در جامعه، وضع حوزههای علوم دینی و وضع خود جامعه مدرسین صحبت بود. در مورد لزوم نظم در حوزه بحث شد و ناتمام ماند. در پایان وضع جنگ را برای آنها تشریح کردم و درباره رفتن روحانیون به جبههها مذاکره شد.