خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»
جمعه 1 آبان | 29 صفر 1408 23 اکتبر 1987
تا ساعت ده و نیم صبح در منزل گزارشها را خواندم و اخبار رادیوهای خارجی را گرفتم. ضربه به ترمینال الاحمدی کویت، هم حیثیت ما را بالا برده و هم آمریکا را تحقیر کرده است. ریگان در مصاحبه دیشب خود، مثل یک فرمانده شکست خورده حرف میزد. مصاحبهای که بعد از هفت ماه خودداری از مصاحبه، انتظار میرفت تند و حماسی باشد؛ مخصوصاً که بعد از زدن سکوهای نفتی ماست. ولی ضربه به بندر الاحمدی و آشفتگی بورس ها و وضع اقتصادی غرب او را خلع سلاح کرده است.
نماز جمعه را در دانشگاه اقامه کردم. بارش باران وسط خطبهها، محدودم کرد. خطبه دوم را به جمع بندی مداخله آمریکا در خلیجفارس اختصاص دادم و ضررهای هنگفت آمریکا را تشریح کردم. عفت و محسن به قم رفتند و شب برگشتند.
عصر آقای صیاد شیرازی آمد و پیشنهاد کرد که برای خلیجفارس، قرارگاه مخصوص بزنیم و خود او را فرمانده آن کنیم. احمدآقا آمد. راجع به سیاست مقابله به مثل مذاکره کردیم. فرماندهان لشکر علی بن ابیطالب(ع) آمدند. از نابسامانی و تبعیضها و کمبودها و بی حسابی در سپاه شاکی بودند. شب برای ما پلو و خورشت نذری آوردند. بستگان هم مهمانمان بودند.