خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال 1366 / کتاب «دفاع و سیاست»

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال 1366 / کتاب «دفاع و سیاست»

  • یکشنبه ۹ فروردین ۱۳۶۶

 

یکشنبه 9 فروردین   |  28 رجب 1407                      29  مارس 1987

صبح زود، محسن برای رفتن به رفسنجان به فرودگاه رفت و در اثر ناهماهنگی‌ها، از رفتن بازماند و برگشت. تلفنی احوال عفت را پرسیدیم. گفت هنوز سرفه می‌کند و منتظر دکتر هستند؛ متأثر شدم. با محسن سر میز صبحانه، درباره وضع دانشگاه‌ها و تحقیق صحبت کردیم.

دکتر] محمدعلی[ هادی [نایب رئیس کمیسیون سیاست خارجی و امنیت مجلس شورای اسلامی] همراه با آقای ]سیروس[ ناصری ]رئیس اداره مجامع[  از وزارت خارجه آمدند. پیشنهاد داشتند، برخورد با سازمان ملل و شورای امنیت، به گونه‌ای باشد که ما را محکوم نکنند. اجازه دهیم درباره پیدا کردن آغازگر جنگ بحث شود و برای بستن قرارداد عدم تعرض با همسایگان جنوب  اظهار آمادگی کنیم و در شورای امنیت شرکت نمائیم؛ موافقت کردم.  در مورد شورای امنیت قرار شد مشورت کنیم.

آقای ] ابراهیم[ سنجقی[1] و شمس فرمانده تیپ بدر- که از عراقی های پناهنده و اسرا تشکیل شده - آمدند و خواستار امکانات رفاهی و تدارک بهتر تیپ شدند؛ وعده کمک دادیم. گفتند خوب می‌جنگند. اسرای تائب، شهدا و مجروحان زیادی داده‌اند. امتحان خوبی است.

عصر و شب بیشتر به مطالعه و تماشای تلویزیون گذشت. شب اخوی احمد و خانواده آمدند. آنها از سفر مشهد برگشته‌اند.

 

[1] - آقای ابراهیم سنجقی رابط میان آقای هاشمی فرمانده جنگ با آقای محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران بود.