خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»

  • یکشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۶۶

 

دوشنبه 22 شهریور   |  19 محرم 1408                     13 سپتامبر 1987

ساعت شش و نیم صبح به مجلس رسیدم. در گزارش‌ها سفر آقای خاویر پرز دکوئیار دبیر کل سازمان ملل در راس اخبار است. تا  ساعت ده و نیم.  در جلسه علنی ماندم. مراجعات نمایندگان زیاد بود. گردان مالک اشتر از رزمندگان خوزستان آمدند. برای آنها صحبت کردم.

آقای ]حاجی ذبیح الله[ بخشی، حزب‌اللهی معروف آمد. اجازه خواست که جمعی حزب‌اللهی را برای اعلان آمادگی تداوم جنگ، در مقابل دبیر کل ]سازمان ملل[بیاورد. گفتم لازم نیست.

رئیس دانشگاه اهواز آمد. برای کمک به حل مشکلات جنگ در دانشگاه، کمک خواست. ظهر آقای ]علی محمد[ بشارتی [قائم مقام وزیر امور خارجه] آمد، گزارش سفر به چین را داد و پیام نخست وزیر آن کشور را آورد که دبیر کل ]سازمان ملل[ را با دست خالی برنگردانیم و از فشارها در صورت مایوس شدن شورای امنیت اظهار نگرانی کرد.

آقای ]سیروس[ ناصری از وزارت خارجه آمد. مذاکرات انجام شده با دبیر کل ]سازمان ملل[ تاکنون را توضیح داد. مطالبی برای مذاکرات من با او و برنامه جلسه خصوصی من با دبیر کل با پیشنهاد خود او پیشنهاد کرد؛ پذیرفتم. عصر دکتر ولایتی آمد و مذاکرات با دبیرکل ]سازمان ملل[ تا آن ساعت را گفت.

سپس با ]آقای دکوئیار[ دبیرکل ]سازمان ملل[ ملاقات مفصلی داشتیم. آنها می‌خواهند ابتدا آتش بس پذیرفته شود، سپس کارهای دیگر و ما می‌خواهیم اول متجاوز معرفی شود و سپس امور دیگر. آخر کار، جلسه را خصوصی کردیم؛ من و دبیرکل و آقای ]سیروس[ ناصری به عنوان مترجم. قرار بود دکتر ولایتی هم باشد.  معاون دبیر کل گفت اگر ولایتی باشد، او هم باشد و لذا ولایتی هم نماند. مذاکرات صریح تر انجام شد. او تهدید کرد که شورا این را نمی‌پذیرد و من تهدید کردم، بسیج عمومی می‌دهیم و جنگ را جدی‌تر می‌گیریم. سرانجام بنا شد بگوید احساس من این است که اگر کمیته شناسائی متجاوز تشکیل شود، ایران تحرکی در جبهه‌ها نخواهد داشت، تا نتیجه کار کمیته اعلان شود و سپس آتش بس خواهد بود.

فرزندان شهدا، اسرا، مفقودان و معلولان خراسان آمدند. برای آنها صحبت کردم. آقای محمودی سفیرمان در سیرالئون آمد. گزارش وضع آنجا را داد و تأکید داشت نفت به آنها بفروشیم. یکی از افراد عملیات ویژه سپاه آمد. او از عدم هماهنگی در بین سپاه و وزارت اطلاعات گله داشت.

شب جلسه سران در دفتر آیت الله خامنه‌ای بود. آقای ]سید ضیاء[ میرعمادی ]دادستان عمومی تهران[  آمد. از ملوک الطوائفی در فرودگاه [مهرآباد] تهران شاکی بود. قرار شد امور متمرکز شود. آقای ]مجید[ انصاری مسئول ]سازمان[ زندانها ]و اقدامات تأمینی و تربیتی[ آمد و از برنامه وزارت اطلاعات در خصوص در دست داشتن زندان برای بازداشتی‌ها انتقاد داشت. قرار شد آئین‌نامه جامعی برای هماهنگی امور زندان و اطلاعات تنظیم شود.  اطلاع داد که عده زندانیان امنیتی در خیلی موارد، کمتر از تعداد مورد تبلیغ دشمنان است؛ قرار شد به گونه‌ای اعلان شود.

دکتر ولایتی جمع بندی مذاکرات با دبیرکل سازمان ملل را ارائه داد. خلاصه این شد که دبیر کل با این احساس از ایران رفته که اگر کمیته بررسی متجاوز و مسئول جنگ، آماده شروع به کار شود، ما در جبهه تحرکی نشان نمی‌دهیم تا معلوم شدن نتیجه که در طول سه هفته خواهد بود؛ به شرط عدم شرارت عراق. در مورد فرانسه قرار شد در جزئیات سخت گیری نکنیم و دست کنگرلو باز باشد. در مورد خطر درگیری با آمریکا در خلیج‌فارس، بحث شد و احتمال آن ضعیف نیست، ولی اکثریت جلسه ]سران قوا[ با حکم امام برای بسیج ]عمومی برای اعزام اجباری به جبهه ها[ موافق نیستند.