چهارشنبه 18 شهریور | 15 محرم 1408 9 سپتامبر 1987
تا ساعت ده صبح در جلسه علنی مجلس ماندم. برای شرکت در شورایعالی پشتیبانی جنگ به دفتر آیت الله خامنهای رفتم. طرح فراخوانی عمومی با حکم حضرت امام مطرح بود. نخست وزیر گفت به خاطر بار مالی و تدارکاتی وسیع، نیاز به اعلان وضع فوقالعاده و تفویض اختیارات دولت دارد. بعضیها هم در مصلحت بودن صدور حکم امام که آخرین حربه ماست، برای این مرحله تردید دارند و بعضیها هم در قدرت سپاه، برای آموزش و به کارگیری این همه نیرو تردید دارند که سرانجام به جائی نرسیدیم. قرار شد در جلسه دیگری، بحث ادامه یابد. جلسه تا ساعت دو بعد از ظهر طول کشید. ناهار خوردیم و به دفترم آمدم.
عراق به بیش از ده مورد مراکز اقتصادی ما حمله کرده و گفته به تلافی موشک زدن ما به کویت بوده است. دستور داده شد که مقابله به مثل شود. ما با این گونه عملیات در جنگ مخالفیم، و در حد مقابله به مثل اکتفا میکنیم. به محض اینکه عراق دست از شرارت برمیدارد، ما هم از زدن اهداف خودداری میکنیم، ولی معمولاً دورههای آرامش، کوتاه است و در این موارد ابتکار عمل دست ما نیست.
عصر هیأت رئیسه مجلس جلسه داشت. سپس آقای ]علی محمد[ بشارتی ]قائم مقام وزیر امور خارجه[ آمد. برای سفر به چین مشورت کرد و پیام خواست. آقای ]محمد جواد[ لاریجانی آمد. از سفر روسیه برگشته است. روس ها آماده تحویل موشک سام 5 هستند، ولی در مورد لوله نفت و خط آهن و پروژههای دیگر، بیشتر جدیاند و از ما خواستهاند که قطعنامه شورای امنیت ]سازمان ملل[ را بپذیریم. گفتهاند در حل مشکل افغانستان کمکشان کنیم. به نظر میرسد میخواهند از ظاهر دوستی ما در رابطه با غرب بهره برداری کنند؛ همانگونه که ما هم چنین برنامهای داریم.
آقای ]کمال[ خرازی ]رئیس ستاد تبلیغات جنگ[ آمد. در برنامه سیاست تبلیغاتی، هنگام حضور ]آقای خاویر پرز دکوئیار[ دبیر کل سازمان ملل در ایران مشاوره شد.
شب سران قوا مهمان احمدآقا بودیم. امام هم شرکت کردند. با حضور و تأئید امام، قرار شد به دبیرکل سازمان ملل بگوئیم که اگر شورای امنیت، عراق را به عنوان آغازگر جنگ معرفی کند، تا زمان تشکیل دادگاه، حاضریم آتشبس برقرار شود. در مورد بسیج عمومی و مسائل دیگر هم بحث شد. رئیس جمهور گله داشت که دولت به وعده ایشان - که مورد تایید سران قوا قرار گرفته بود - در خصوص فروختن یک کشتی نفت به موزامبیک بدون تضمین بانک ثالث، عمل نکرده است؛ قرار شد عمل کنند. دیر وقت به خانه رفتم.