خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»

  • سه شنبه ۱۰ شهریور ۱۳۶۶

 

سه‌شنبه 10 شهریور   |  7 محرم 1408                     1 سپتامبر 1987

               

صبح زود به مجلس آمدم. یاسر هم همراه من آمد. دارد مقدمات رفتن به جبهه را فراهم می‌کند. می خواهد همراه آقای اعرابی - پاسدار سابقمان - برود. در گزارش‌ها مسأله خلیج‌فارس در صدر است؛ تجدید حملات عراق به احتمال مقابله به مثل ما و نگرانی از درگیری با آمریکا.

تا ساعت ده ‌و ربع در جلسه علنی بودم. به دفترم آمدم. اطلاع رسید که عراق به ذوب آهن اصفهان و چند مرکز نفتی و صنعتی حمله کرده است. قرار شد مقابله به مثل شدید باشد. از نیروی هوایی ما کار چندانی در زدن داخل عراق بر نمی‌آید. بیشتر با توپخانه    می زنیم.  

ظهر یکی از منشیان کمیسیون ها از ]آقای سید حسین موسویان[ مدیر کل ادارات مجلس گله داشت. آقای قدرت علیخانی آمد. از امام جمعه قزوین گله دارد؛ آنها در گذشته با هم بودند و اخیرا ً اختلاف پیدا کرده‌اند. توصیه به همکاری کردم.

عصر آقای ]علیرضا[ معیری معاون ]سیاسی[ نخست وزیر آمد. گزارش سفر به ترکیه، بلغارستان و چکسلواکی را داد. آقای ]سعید[ رجائی خراسانی ]نماینده دائم ایران نزد سازمان ملل[ آمد. با سفر رئیس جمهور به سازمان ملل اظهار مخالفت کرد و در مورد مصاحبه‌های من انتقاداتی داشت و برای سیاست تبلیغاتی در سازمان ملل مشورت کرد.

تا شب در دفترم کار کردم. از سرما خوردگی کمی تب داشتم. احمدآقا درباره درخواست سپاه برای تحویل هلی‌کوپتر از ارتش و داشتن سهمیه از وابستگان نظامی در سفارتخانه‌های ما در خارج، تلفنی صحبت کرد. از تاخیر مقابله به مثل در دریا و ضعف آن در خشکی گله داشت.