خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»

  • یکشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۶۶

 

یکشنبه 25 مرداد    | 20 ذیحجه 1407                   16 آگوست 1987

                     

بعد از نماز خاطراتم را نوشتم و برای شرکت در سمینار مدیران آموزش و پرورش به ]اردوگاه[ منظریه رفتم. سخنرانی مفصلی ایراد کردم. بعد از ساعت نه صبح به مجلس رسیدم. آقای ]مجید[ قاسمی رئیس بانک مرکزی آمد. گزارش وضع ارزی را داد و از نحوه بازرسی دیوان محاسبات گله داشت. آقای رفیق‌دوست آمد. حواله ارزی برای یوزانس و خرید موشکی گرفت.

سرهنگ ]مصطفی[ ترابی ]رئیس سازمان حفاظت اطلاعات ارتش[ آمد. چهار روز در جبهه بوده. گزارش تلخی از وضع نیروی زمینی ارتش داد؛ ضمن اینکه تیمسار حسنی فرمانده نیرو ]ی زمینی[ را قبول دارد، پیشنهاد می‌کند که سرهنگ دادبین فرمانده نیرو شود، تا قشر جوان و انقلابی ارتش را سرکار بیاورد و تحولی در نیرو بشود. گفتم به دفتر امام و آیت الله خامنه‌ای و آقای روحانی هم گزارش نماید.

نمایندگان اعضای خانه کارگر آمدند. آقای ]حسین[ کمالی گزارش وضع و اقدامات را داد و من هم برای آنها مفصل صحبت کردم. بیشتر تأکیدم در زمینه اجرای پیام امام در خصوص حمایت از محرومان بود. آقای ]ابوالفضل[ توکلی‌بینا آمد. گزارش فاجعه جمعه خونین مکه را داد. خود ایشان نزدیک کانون درگیری‌ها بوده و تا ساعت ده و نیم شب در محل مانده است.

عصر آقای خلیلی، منشی کمیسیون دفاع آمد و در این باره ]حادثه مکه[ گزارش داد. او از مسؤولان کاروان جانبازان و خانواده‌های شهدا و در صف مقدم بوده و نیم ساعت اول را در درگیری حضور داشته است. نظر هر دو با اتکا به مشاهدات خود، این است که از پیش قرائنی وجود داشت که عربستان درگیری به وجود خواهد آورد و درگیری با پرتاب سنگ از پارکینگ طرف دست چپ جمعیت آغاز شده و سپس حمله با چوب و سپس تیراندازی و استعمال گاز ]اشک آور[ و عده‌ای از شهدا در زیر دست و پا شهید شده‌اند و از طرف ایرانی‌ها، دفاع متفرقه‌ای انجام شده است؛ چون دستوری نبوده و هر کسی با تصمیم خود عمل می‌کرده و از چوب و سنگ و میله‌‌های آهنی استفاده شده است.

عصر آقای سعید الذاکرین ]از اداره روابط عمومی مجلس[ آمد و برای برگزاری کنگره پنجاهمین سالگرد ]شهادت سید حسن[ مدرس کمک خواست و از شرکت امروز صبح من در مراسم تشیع جنازه یکی از کارکنان روابط عمومی مجلس که در مکه شهید شده، تشکر کرد.

اعضای فدراسیون تیراندازی آمدند. وضعشان را گفتند و برای امکانات بیشتر استمداد کردند. آقای ]علی[ فلاحیان ]قائم مقام وزیر اطلاعات[، همراه گروهی از نیروهای وزارت اطلاعات که در عملیات ویژه علیه منافقین حضور داشتند، آمدند و گزارش عملیات را دادند. آقای کنگرلو آمد وگفت با  ]منوچهر[ قربانی فر، برای روز چهارشنبه در کشور همسایه ]ترکیه[ قرار گذاشته که همراه ماموران وزارت اطلاعات می‌روند.

جلسه سران قوا در دفتر آقای موسوی اردبیلی بود. آقایان ]حمید[ میرزاده و ]حسن عابدی[ جعفری ]وزیر بازرگانی[ آمدند. گزارش موفقیت‌ها را در کنترل قیمت بعضی از کالاها دادند و برای موارد دیگری و مصادره اموال احتکاری اجازه گرفتند. بعد از شام درباره وضع نیروی زمینی ارتش، بر اساس گزارش سرهنگ ترابی مذاکره کردیم و قرار شد به نظر ایشان توجه شود. آیت‌الله خامنه‌ای در جلسه نبودند.

دیر وقت به مجلس آمدم. مهدی آمد و از پاسداران بیت گله داشت که مزاحم مهمانانش شده بودند. در مجلس خوابیدم. عراق امروز به چند مرکز نفتی حمله کرده است. دستور مقابله به مثل داده شد.