خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»
جمعه 10 مهر | 8 صفر 1408 2 اکتبر 1987
تا ساعت ده و نیم صبح در منزل مطالعه میکردم. محسن آمد و گزارش سفر به قم و پیشرفت ایجاد خط تولید موشک را داد. برای اقامه نماز جمعه به دانشگاه تهران رفتم. محسن هم با من آمد. به آمریکا، به سختی حمله کردم و به مردم، بیدار باش امکان درگیری با آمریکا دادم.
عصر وقتم بیشتر به تماشای تلویزیون گذشت. فیلم کم محتوائی داشت. عصر آقای دکتر روحانی اطلاع داد که عراق، امروز حمله ناموفقی به یکی از مراکز نفتی داشته و دو موشک به بندر امام برخورد کرده که معلوم نیست از کجا آمده است. با آیتالله خامنهای درباره زدن موشک به بغداد مشورت شد. نظر دادند که لازم است بزنیم.
شب گزارشها را خواندم. منطقه خلیجفارس، دلهره آور و پر حادثه است. امروز هم به چند کشتی از دو طرف حمله شده است. آخر شب دکتر ولایتی، تلفنی اطلاع داد که در سوریه، عبدالحلیم خدام به کاردار ما گفته که عربستان میگوید ایران میخواهد به کویت و عربستان حمله کند و گفته پاسخ میدهم. خدام هم گفته که انجام این کار در آستانه جلسه سران عرب، صلاح نیست. گفتم دو روزی جواب را به تأخیر بیاندازید.