خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»

  • یکشنبه ۵ مهر ۱۳۶۶

 

یکشنبه 5 مهر   |   3 صفر 1408                                            27  سپتامبر 1987

دیشب 26 نفر از پرسنل کشتی "ایران اجر" که آمریکا بعد از اسارت، آنها را به عمان تحویل داده بودند، به ایران برگشتند. برای رسیدن به امور جنگ، به جلسه علنی مجلس نرفتم. از فرمانده سپاه خواستم که مسؤولان عملیات آینده خاکی و آبی را بفرستد که توضیح بدهند. فرماندهان نیروهای دریایی و زمینی سپاه آمدند. آنها دو عملیات را توضیح دادند و تصمیم‌گیری شد.

پیش از ظهر آقای ]سید علی‌اصغر[ حجازی آمد و در مورد مسائل مربوط به فرانسه مشورت کرد. ظهر اعضای شورای پشتیبانی جنگ وزارت جهاد سازندگی آمدند. نیازها و کمبودها را گفتند. آنها هم پول می‌خواهند، هم ماشین آلات و هم تبلیغات برای تشویق افرادشان.

عصر خانواده‌های شهدای ساوجبلاغ و مسؤولان آن منطقه آمدند. برای آنها سخنرانی کردم. چون باران می‌بارید، در زیر زمین مجلس آنها را پذیرفتم.

در جلسه شورای‌عالی پشتیبانی جنگ شرکت کردم. درباره طرح ها و راه‌های بسیج نیرو و  امکانات برای جنگ مذاکره شد. چون روی طرح ها کار کارشناسی نشده بود، ادامه بحث به جلسه بعد موکول شد. آیت‌الله خامنه‌ای هم که دچار کسالت شده بودند، غیبت داشتند. شب سران قوا مهمان من در مجلس بودند. دکتر ولایتی ]وزیر امور خارجه[ آمد و گزارش سفر خود و آقای خامنه‌ای به سازمان ملل را داد و گفت این سفر در تلطیف جو مؤثر بوده، ولی در عمل می‌بینیم  به جای اینکه آنها در مقابل منطق ما قانع و نرم تر شده باشند، خشمگین و خشن‌تر شده‌اند.

درباره نحوه انجام و اسم و آثار عملیات آینده مذاکره و تصمیم‌گیری شد. احمدآقا برای ساختمان بیمارستان کوچک جماران - که پانزده میلیون تومان خرج آن شده است - از دولت کمک خواست؛  قرار شد پرداخت شود. دیر وقت به خانه رسیدم.