خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1375 / کتاب «سردار سازندگی»
ایلام از مظلومیت جنگ تا بالندگی سازندگی
چهارشنبه ۱۲ دی ۱۳۷۵ | ۲۱ شعبان ۱۴۱۷ // ۱ ژانویه ۱۹۹۶
خیلی قبل از اذان صبح بیدار شدم و دیگر نخوابیدم. دربارة برنامههای امروز مطالعه کردم. ساعت هفتونیم صبح به ایستگاه هلیکوپترها رفتیم. تعداد زیادی از مغازههای شهر دهلران باز بود. در آن صبح زود، به محل سد دهلران، روی رود دویرج پروازکردیم. به توضیحات [آقای بیات]، مدیرکل آب منطقهای [استان ایلام]، گوش دادیم. سد میتواند حدود ۱۹۰ میلیون مترمکعب آب را تنظیم کند و مانع فرار آب به عراق خواهد شد. سپس به محل آبخوان دامنه ارتفاعات دالپر رفتیم. مدیران جهاد [سازندگی] توضیح دادند. برنامه ۱۰۰ هزار هکتار درختکاری برای مهار تزریق آب به دشت، برای بالاآوردن سطح آب زیرزمینی را دارند. با گزارش آقای [محمدتقی] امانپور، [معاون آموزش و تحقیقات وزارت جهادسازندگی]، و شعر خوبی از آقای [سید محمد] مُجابی و صحبت من از اهمیت آبخوانداری ادامه دادیم.[1]
به سوی مهران پروازکردیم. در مسیر، پل بزرگ چنگوله را که در این سفر افتتاح شد، از فضا بازدید کردیم. در جنگ، دشمن برای قطع ارتباط زمینی، چند بار این محل را زد. در محل محسنـاب در شرق دشت مهران فرود آمدیم. برای برنامه طرح اسکان عشایر را مدیران جهاد گزارش دادند و دربارة طرحهای کشاروزی و دامداری و شیلات و عشایر گفتند. جمع زیادی از عشایر جمع شده بودند. اسبی هدیه کردند. سوار اسب شدم و با سرعت تاختم. همراهان به وحشت افتادند و خلبانان هلیکوپترها، از اطراف جلوی اسب آمدند که آن را متوقف و مهار کنند. عمامهام افتاد، ولی اسب را کنترل کردم.
در اجتماع عشایر، دختربچهای، قرآن خوشصوتی خواند. نیمسکهای هدیه به او دادم. آقای [جهانشاه] صدیق، [رئیس سازمان امور عشایر]، از طرح بزرگ کشاورزی دشت برای عشایر گزارش داد. من هم صحبت دلگرمکنندهای در مورد عشایر و خدمات انقلاب به آنها و اهمیت اسکان عشایر و عدالت اجتماعی ایرادکردم[2] و اسناد واگذاری مراتع را به نمایندگان آنها [آقایان عباس خاتمی، احد حمیدی، اسد یاسری و محمود شاهمرادیان]، دادم.
از آنجا با ماشین به سوی شهر مهران حرکتکردیم. در راه، روستای اسلامیه را که زیبا مثل شهر، بازسازی شده، دیدیم. قبل از رفتن به محل اجتماع مردم، از خلوتی شهر استفاده کردم و گشتی زدیم. خیلی زیبا ساخته شده است؛ خیابانهای وسیع و مشجر و میدانهای جالب.
اجتماع مردم فوقالعاده پُرشور بود. گروه سرود و همزمانی دختربچهها با ترسیم آرم جمهوری اسلامی ایران و پرچم ایران با لباسهای، رنگارنگ و بلندکردن پلاکاردها با مضامین مقاومت به صورت متناوب اجرا شد. [آقای کلانتری]، فرماندار، [آقای سیدمنصور آقامیری]، امامجمعه و [آقای ناصریگهر]، نماینده شهر، صحبتهای گرمی در خیرمقدم کردند. شاعری شعر رسایی در وصف من و دولت خواند.[3] سخنرانی مفصل و دلگرمکنندهای انجام دادم.[4] سپس مجتمع وسیع و متنوع ورزشی را افتتاحکردم. از سالنها و استخر بازدید نمودم و گشتی در خیابانها زدیم؛ این بار مردم هم بودند و اظهار احساسات میکردند. در فرمانداری، نماز و ناهار و استراحت داشتیم.
آقای سعیدینژاد، [معاون وزارت راه و ترابری و رییس سازمان پایانههای کشور]، نقشه پایانه مسافربری در مهران را آورد که من هم به مردم گفتم؛ این پایانه، در مسیر راه کربلا که از مهران میگذرد، ساخته میشود. کلی تشکر و اظهار شادمانی کردند. در مهران، تلویزیون عراق هم دیده میشود، چون شهر در یک کیلومتری مرز است. پاسداران صدای منافقین را در بیسیم خود شنیده بودند که به نزدیک مرز آمده و سفر ما و تعداد هلیکوپترها را پیگیری میکردهاند.
به محل سد انحرافی امیرآباد پرواز کردیم و دشتامیرآباد را دیدیم. با پمپاژ آب از رودخانه کنجان چم، ۲۰۰۰ هکتار دشت را آبیاری میکنند. توضیح شنیدیم و پمپها را روشن کردیم. یک و نیم میلیارد تومان هزینه شده است. مردم گلان جمع شده بودند و ابراز احساسات گرمی کردند. من هم برایشان صحبت کوتاهی نمودم و از صبرشان در جنگ و اهمیت اجرای این طرح تشکر کردم[5].
به محل سد چمگردلان ایلام پرواز کردیم. توضیح شنیدیم؛ سد جالبی است، با ظرفیت ۱۱۰ ممیلیون مترمکعب تنظیم آب که بخشی را به شهر ایلام پمپاژ میکنند و بقیه را به کشاورزی و دشت امیرآباد مهران میبرند و تا آخر سال سد تکمیل میشود.
به ایلام برگشتیم. در منطقه دانشگاهی، خوابگاههای پسران و دختران دانشجو برای دانشجویان علوم پزشکی و غیرپزشکی را افتتاح کردیم. کلنگ مسجد و دانشکده فنی را زدیم. از دانشکده پیراپزشکی که نزدیک به اتمام است، بازدیدکردیم؛ بیش از هشت هزار مترمربع، ساختمان خوب دارد. برای افتتاح، به مرکز آموزش مدیریت دولتی ایلام رفتیم. آمار و گزارشهای خوبی توسط آقایان [سیدمحمد] میرمحمدی، [دبیرکل سازمان امور اداری و استخدامی کشور] و [محمدجعفر] اکرام جعفری، [رئیس مرکز آموزش مدیریت دولتی] ارائه شد و من هم تشویقشان کردم.[6] گفتند ۸۰ درصد مدیران استان، بومی هستند.
از مجتمع فرهنگی ارسا بازدید کردیم که خیلی وسیع و جالب است. جمع زیادی از مردم آنجا جمع بودند. به اجتماع فرهنگیان و دانشگاهیان رفتیم. چهارهزار نفر جمع بودند. فوقالعاده گرم، ابراز محبت کردند. گزارش مدیرانکل فرهنگ و آموزشعالی و آموزش و پرورش و شعرخوانی [آقایان بهروز سپیدنامه و عبدالحمید یعقوبیان]، دو شاعر خوب و موسیقی و نی هنرمندان و صحبت مفصل و تحلیل من دربارة پیشرفت و توسعه سازندگی انجام شد.[7]
بعد از شام در استانداری، با عفت، تلفنی صحبتکردم. فردا به عُمره میرود. ضمن استراحت، آقای میرزاده، [رئیس سازمان برنامه و بودجه] گفت، در کمیسیون [بودجه] مجلس، اعتبار فقرزدایی را حذف کردهاند. به محسن گفتم که به آقایان ناطق [نوری، رئیس مجلس] و [قربانعلی] دُری [نجفآبادی، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه] تلفنکند و بگوید حذف نکنند.
[1] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «طرح بزرگ آبخوانداری، کمکم جای خودش را باز کرده و ما دیگر خیالمان راحت میشود. مثل طرح آبیاری تحت فشار، هر جا میرویم، میبینیم که مقداری زمین را آماده کردهاند و کارخانهها و کشاورزان همه دست به دست هم داده و دارند این طرح را اجرا میکنند. اینجا هم چنین حرکتی را من دارم میبینم. ارقامی که گفتند، اگر واقعاً تحقق پیدا کند، یک «انقلاب سبز» در کشور انجام میشود و میلیونها (Äهکتار زمین، دوباره سبز خواهد شد و جلوی سیلابهای مخرب، که گاهی در هر منطقهای اتفاق میافتد، گرفته میشود. اشتغال فراوانی به وجود میآید و نقاط خشکی از کشور که نمودش را ما الان داریم در اینجا میبینیم، تبدیل به منطقه سرسبز و آباد میشود. این یک حرکت عمومی در همه جای کشور است و ما میتوانیم از نیروهایی مثل بسیج و جانبازان و آزادگان که تشکل دارند و تعاونیهای مردمی، استفادهکنیم. مردم اگر یاد بگیرند، در هر منطقهای خودشان با نیروهای جهاد ملی میتوانند اینکارها را انجام دهند. اینجا آماری داده بودند که اگر صحیح باشد، 35 هزار هکتار بین مهران و دهلران قابل انجام عملیات آبخوانداری است، اگر اینگونه باشد، آن بحثی که ما در برنامه قبل داشتیم، که این وسط دچار کم آبی است و آب حسابی ندارد، جواب آن هم داده خواهد شد. مبارکتان باشد. من از بچههای جهاد، صمیمانه تشکر میکنم.» رجوعکنید←کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۵»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۳۹۷.
[2] - رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۵»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۳۹۷.
[3] - آقای فعلهگر، یکی از شاعران توانای منطقه ایلام، این شعر را قرائت کرد: خیر مقدم ای رییس خوب ایران، هاشمی/ از قدومت شد منور خاک مهران هاشمی/ دیده مهرانیان روشن بهدیدار تو شد/ تا شدی بر مردم این مرز مهمان هاشمی/ در کلاس درس رهبر خواندهای درس وفا/ زان وفاداری به اسلام و به قرآن، هاشمی/ رنج بردی تا که آسایش نصیب ما شود/ عزتت افزون کند خلاق دوران هاشمی/ فیلسوفان جهان را ای فهیم با خرد / با درایت کردهای مبهوت و حیران هاشمی / شُهرت انصاف تو پیچیده در گوش فلک/ تا نشستی بر سمند عشق و ایمان هاشمی / آفرین ای تک سوار عرصه سازندگی/ مام میهن از تو خشنود است و خندان هاشمی / از تلاش بیشمارت جایجای خاکمان/ سبز وخرم گشته، مانند گلستان هاشمی/ آرزوی قلبی مرد مهاجر این بود/ تا که باشی در پناه لطف یزدان هاشمی/ اسوه ایثار و مردی، افتخار مسلمین/ مایه فخر وطن دریای احسان هاشمی/ شادشادیم از حضور آیتالله هاشمی/ گشته مهران غرق نور آیتاللههاشمی/کوهمیمک مینماید کرنش و تعظیم بر/ کوه ایمان و غرور آیتالله هاشمی/ هیچ دانی رود کنجانچم چرا ساکت شده/ چشم دارد بر عبور آیتالله هاشمی/ سینه از عشق او سرشار گردیدهست و نیز/ در سرما عشق و شور آیتالله هاشمی/ کشور ایران زمین گردید چون خُلد برین / جمله از فکر و شعور آیتالله هاشمی/ هیچ میدانی مهاجر از چه خرم گشتهای/ هست از شوق حضور آیتالله هاشمی.
[4] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «لحظاتی که وارد شهر زیبای مهران - که مثل اسماش برایم زیباست - شدم، آنقدر برایم شیرین و دلنشین و همراه با صفا و لطف الهی بود که به هیچ زبانی نمیتوانم این لحظات را ترسیم کنم. واقعاً مهران را زیباترین شهر ایران و بلکه زیباترین شهر دنیا یافتم. صدامیان، این شهر را بدتر از هیروشیما، تخریب کردند و نهایت قساوت و کینه توزی را در تخریب مهران از خودشان نشان دادند. در اولین ماههای مسئولیت اجراییام - هفت سال و چند ماه پیش - برای شروع بازسازی، به مهران آمدیم. شهر فراموش شده، از لحاظ ساختمان و بنا بود. اکنون مردم این تصویر را مقایسه کنند و ببینند که اینجا چه اتفاقی افتاده است. امروز مهران، زنده، بالنده رو به پیش و با نشاط است. خداوند به شما عزیزان، خیر وبرکت بدهد و خداوند اجرعالی خودش رانصیب مردمی بکند که هشت سال، خانه خودشان را مخروبه دیدند و با اشک و آه از وطنشان مهاجرت کردند. امروز هم موفق شدند شهرشان را آباد کنند و این اول کار و شروع یک حرکت است. ما در مهران میتوانیم نمونه عینی و مشخص تحقق وعدههای الهی را ببینیم.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۵»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۳۹۷.
[5] - آقای هاشمی گفت: «از وزارت نیرو و بازسازی ممنونیم که این کار خوب را در این منطقه مرزی انجام دادند. این دشت امیرآباد شاهد حوادث خیلی مهم تاریخ دفاع ماست. اینجا نقطه به نقطهاش، رزمندگان ما حضور داشتند، سنگر داشتهاند، آقای زنگنه خودشان خاطرهای دارند که یکبار به اینجا آمدهاند و آن موقع برای جهاد کار میکردهاند که عراقیها اینجا را بمباران کردهاند. رزمندگان ما خیلی از این چیزها میدانند که اتفاق افتاده. به هرحال مردم این منطقه دوران سختی را گذراندند و انشاءالله با این آب خوبی که در اختیارشان قرار میگیرد و سیستم کانالی که در اختیارشان هست، ما حقشان را جبران کرده باشیم و خداوند به این منطقه برکت بدهد. بعد از این برنامه شما، اینجا به یک نقطه کاملاً آباد و پیشرفته تبدیل میشود. ان شاءالله موفق باشید.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۵»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۳۹۷.
[6] - آقای هاشمیگفت: «از کارهایضروری دوران سازندگی، آموزش مدیران و پرسنل دولت بودکه یککار محتوایی و زیربنایی است و از دو جهت برای ما اهمیت داشت؛ از یک جهت بالابردن کیفیت مدیریت و خدمات نیروهای مستخدم دولت بود که همه میدانیم از لحاظ سطح تحصیلات و آموزشها، قبلاً نصاب خوبی نداشتیم. از جهت دوم، خود این افراد هستند که زندگی و شخصیتشان برای سطح زندگیشان رشد میکند. خوشبختانه آقای اکرام جعفری، همت خوبی کردند. من از دورههای اول کارم در جریان کار ایشان قرار داشتم. ایشان همت کردند و یک حرکت جهشگونه در این بخش پیش آمد و امروز ما شاهد وسعت آموزشهای خوب برای مدیران و نیروهای دولتی هستیم. این شاخصهایی که آقای میرمحمدی برای ایلام گفتند، مرا خوشحال کرد. من فکر میکردم که مثلاً در استانی مثل ایلام، نیروهای مدیر، بیشتر غیر بومی باشند. الان ایشان گفتند نزدیک 80 درصد بومی هستند که این نسبت حتماً در تهران و اصفهان نیست. اینجاها بیشتر مقید بودند و معلوم میشود که نیرو تربیت کردهاند. من در سه روزی که اینجا بودم، واقعاً هیچ نقطه ضعفی که روی آن انگشت بگذارم و بعداً بخواهم تذکر بدهم که اصلاح بکنند، هنوز ندیدهام، مگر اینکه در نامهها و شکایتهای مردم، چیزهایی در بیاید. وضع مدیریت رضایتبخش است و 80 درصد نیروی بومی هم نشاندهنده رشد واقعی مدیران دولتی و نیروهای در خدمت دولت است. من به خاطر این توفیقی که آقایان پیدا کردهاند، تبریک میگویم.» رجوعکنید← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۵»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۳۹۷.
[7] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «برای بنده لحظات شیرینی است که سابقه حضور طولانی در این استان را داشتهام. امروز این استان را شاد و بانشاط و بالنده و رو به پیش میبینیم و این حرکت فرهنگیان استکه نمونهای از نشاط و امید و تحرک است. ارقام و شاخصهاییکه ما از مقامات آموزشی و فرهنگی شنیدیم، انصافاً افتخارآمیز است، سایر بخشها هم همین سرنوشت را دارند، چون برنامه است و برنامه جامعنگر است و همه چیز را با هم میبیند. در این چند روز، من در مراکزی که امروز اسمش در این جلسه برده شد، در اکثر بخشهای این قسمتها، حضور عینی داشتم. برای بنده به عنوان مسئول اجرایی نظام، جالب است که میبینم در یک استان واقعاً محروم و حقیقتاً عقبافتاده، شاخصها در اکثر موارد با استانهای بسیار پیشرفته مثل اصفهان و تهران همسنگی دارد. امروز افتخار نظام این است که پرچم عدالت اسلامی را به دوش میکشد. یکی از شاخصهای مهم رشد این استان، حضور زنان در صحنههای اجتماعی است. نکته جالبی که در این استان به چشم میخورد، حضور خانمها در عرصههای تحصیل، تحقیق و آموزش است که در بعضی از شهرستانها، اگر رقم درست باشد و برای من جالب بود، خانمها جلو افتادهاند؛ مثل آبدانان که گفتند، حدود هفت هزار از آقایان و هشت هزار از خانمها در مدارس تحصیل میکنند که قاعدتاً (Äباید یک نمونه خاص باشد، چون در بقیه کشور اصلاً این طوری نیست و 48 درصد دانش آموزان ما دختر و 52 درصد پسر هستند. در آموزش پزشکی هم امروز عصر به طور غیررسمی که ما آنجا بودیم، شنیدیم که گویا خانمها بیشتر بودند و این هم نشان دیگری از عدالت و هوشیاری و بیداری و پیداشدن راه درست برای خانمهاست.» رجوعکنید ←کتاب «هاشمیرفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۵»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۳۹۷.