خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1375 / کتاب «سردار سازندگی»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1375 / کتاب «سردار سازندگی»

پیغام صفر مراد نیاز اف از آمریکا برای هاشمی

  • تهران
  • چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۷۵

چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۷۵ //۴ شوال ۱۴۱۷ // 12 فوریه 1997

 

صبح، [آقای کوفی پانو]، وزیر امورخارجه توگو آمد و نامه رییس‌جمهور را آورد. خواستار کمک ایران برای امور عمرانی و نیز رفع اختلافات بین دولت‌های آفریقا شد و از موفقیت‌های ایران در سازندگی و استقلال، کلی تعریف‌کرد و نیز در ایجاد آشتی و به‌خصوص در سیرالئون و درخواست کرد که به اوگاندا توصیه کنیم که در زئیر دخالت نکند. [آقای صفرعلی رجب‌اوف]، رییس مجلس تاجیکستان آمد. او هم از کمک ما به صلح و کمک‌های انسان‌دوستانه، متشکر بود.

با خبرنگاران داخلی و خارجی مصاحبه داشتم. بیش از ۷۰ نفر بودند و بیش از ۱۰۰ سئوال کردند. به تمام سئوال‌ها، با صراحت پاسخ دادم.[1] گمان می‌کنم، مصاحبه خوبی شد؛ ۲ ساعت طول کشید.

عصر برای استقبال از [آقای صفرمراد نیازُف]، رییس‌جمهور ترکمنستان و همراهان، به سعدآباد رفتم. دکتر ولایتی از فرودگاه با ایشان آمد و در سعدآباد، استقبال رسمی داشتیم. سپس مصاحبه کوتاه مشترک و مذاکره خصوصی که یک ساعت و نیم طول کشید. گفت، وضع و حال آقای یلتسین، [رئیس‌جمهور روسیه]، خوب نیست و دوستانش قطع امید کرده‌اند و چرنومردین، [نخست‌وزیر روسیه]، زوگانف، [رهبر حزب کمونیست] و پریماکف، [وزیر امور خارجه روسیه]، توافق کرده‌اند که تدریجاً کار را برای مدت سه ماه، به آقای چرنومردین واگذار کنند و با دستکاری قانون اساسی، مانع به قدرت رسیدن ژنرال [الکساندر] لبد، [رئیس شورای امنیت روسیه و فرمانده جنگ چچن] شوند.

ضمناً گفت، دیروز سفیر آمریکا به وزیر امورخارجه ترکمنستان گفته، پیغام آمریکا را به ما برساند؛ اینکه آمریکا می‌داند که ایران در حادثه انفجار عربستان دست ندارد و این شایعات را عربستان پخش می‌کند و اینکه آماده است، با ایران مذاکره کند و ترجیح می‌دهدکه علنی باشد و اینکه درصدد تغییر سیاست با ایران است؛ گفتم جواب را بعد از مشورت می‌دهیم.

بعد از نماز مغرب و عشاء، باز هم مذاکره با جمع محدودی داشتیم و تأکید کردیم بر اجرای توافق ساخت سد پل‌خاتون و اجرای قرارداد سه جانبه با اوکراین و پرداخت مطالبات تجاری ایران و اجرای سایر توافق‌ها که مدیران آن‌ها طفره می‌روند.

سپس جلسه رسمی و علنی مذاکره با حضور اعضای هیأت داشتم. مذاکرات تشریفاتی و تأکید بر همکاری بود. قبل از مذاکره، نشان دولت را به من و به آقای ترکان، [وزیر راه و ترابری]، به خاطر کمک به روابط دو کشور دادند. سپس در ضیافت شام شرکت کردیم. سر میز شام هم حرف‌های زیادی داشتیم.

قرار شد، در اجلاس سران [سازمان همکاری اقتصادی] اکو در عشق‌آباد شرکت کنم و پس از اجلاس، چند روزی برای دیدن کشورشان بمانم. گفت، بر سر مخازن نفت مرکز دریای خزر با [جمهوری] آذربایجان، کشمکش دارند. گفت، اخیراً فاحشه‌ها را جمع می‌کنند و از کارهای ضداخلاقی در خیابان‌ها و هتل‌ها جلوگیری می‌کنند. گفت در مدارس، از آرایش دخترها جلوگیری کرده‌اند و این باعث ناراحتی تُرک‌ها و آمریکایی‌ها شده است.

 

 

[1] - رجوع‌کنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، مصاحبه‌های 1375، دفتر نشر معارف انقلاب، 1397.