خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1375 / کتاب «سردار سازندگی»
در جلسه خصوصی با رهبری تکروی بعضی از روحانیون اهل سنت و شیعه مطرح شد. خواستم توجیه شوند که مواظب آثار سوء آن بشوند.
یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۷۵ //۱ شوال ۱۴۱۷ // 9 فوریه 1997
ساعت ده صبح، برای مراسم عید فطر، به دفتر رهبری رفتیم. در جلسه خصوصی، قبل از مراسم، تکروی بعضی از روحانیون اهل سنت و شیعه، در اعلان عید فطر برای دیروز مطرح شد. خواستم توجیه شوندکه مواظب آثار سوء آن بشوند. در جلسه رسمی، صحبت کوتاهی کردم[1] و سپس آیتالله خامنهای صحبت کردند.
به دفترم رفتم، برای عقد ازدواج علی - پسر اخوی احمد- با دختر آقای موسوی. عفت و بعضی از بچهها هم آمده بودند. به خانه آمدیم. بچهها اکثراً بیرون از تهراناند و سرم خلوت است. عصر به مطالعه گذشت. شب با تلویزیون مشغول بودم.
[1] - آقای هاشمی، عید فطر را به نمایندگی از سوی ملت ایران تبریک گفت. ایشان در سخنان کوتاه خود، شعله انقلاب اسلامی را خاموشنشدنی و رو به رشد خواند و گفت: «حضور دلگرمکننده مردم در صحنه، سرمایه همیشگی انقلاب و نظام اسلامی بوده است و حمایتهای پایانناپذیر مردمی، دشمنان اسلام را هر بار ناامیدتر از گذشته میکند و آنچه که مردم در راهپیمایی روز قدس به نمایش گذاشتند، یقیناً روح امام را از ملت ایران راضی و خشنود خواهد کرد.» آقای هاشمی، حمایتهای مردم از نظام اسلامی را موجب تحکیم پایههای قدرت اسلام در ایران دانست و تصریح کرد: «به پشتوانه همین حمایتها، مستضعفین جهان به آینده امیدوارتر میشوند و مسئولان کشور نیز گامهای بلندتری را در جهت سازندگی ایران اسلامی به پیش برمیدارند.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای 1375»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1397.