شنبه ۲۲ دی ۱۳۷۵ | ۱ رمضان ۱۴۱۷ // ۱۱ ژانویه ۱۹۹۶
[امروز اول ماه رمضان است.] ساعت ۴ بامداد، با زنگ ساعت، برای سحری بیدار شدم. غذا از منزل یاسر آورده بودند؛ آقاجلال آماده کرد. بعد از نماز صبح تا ساعت ۷٫۵ خوابیدم. به دفترم رفتم. [آقای غلامرضا آقازاده]، وزیر نفت آمد. گزارش طرحهای پتروشیمی تبریز و پالایشگاه آبادان را داد و توضیحاتی دربارة نحوه خرید و فروش در بورس نفت ارائه کرد. آقای اعلایی برای آییننامه تشریفات، نشانها و کسب نظرم دربارة اعطای مدالها آمد.
آقای [بهروز] بوشهری، [مدیرعامل منطقه آزاد قشم] آمد. گزارش پیشرفت توسعه جزیره قشم را داد و برای حل مشکلات استمداد کرد. آقایان [اکبر] ترکان، [وزیر راه و ترابری] و [محمدرضا] نعمتزاده، [وزیر صنایع] آمدند. از مصوبات کمیسیونهای مجلس در مورد شرکتهای دولتی شکایتکردند و برای تعدیل آنها، استمداد کردند. هیأت امنای دانشگاه شاهد جلسهداشت؛ بعد از گزارش رییسدانشگاه، چندمورد برای اموردانشگاه تصویب شد. عصر دکتر [علیاکبر] ولایتی، [وزیر امور خارجه] آمد. گزارش سفر به ترکیه و ایتالیا را داد که هر دو خوب و موفقیتآمیز است.
در شورای عالی امنیت ملی، دربارة عراق و افغانستان و خلیجفارس و امنیت کشور و مشکلات نیروی انتظامی و تسهیلات برای کسب اطلاعات نظامی برای نیروهای مسلح، بحث و تصمیمگیری داشتیم. افطار میهمانم بودند. دیشب در تهران انتظار باران داشتیمکه متأسفانه نیامد.