جمعه ۲۱ دی ۱۳۷۵ | ۳۰ شعبان ۱۴۱۷ // ۱۰ ژانویه ۱۹۹۶
پیش از ظهر، مطالعه برای خطبهها داشتم. نمازجمعه را اقامهکردم.[1] ظهر، مریم، همسر یاسر، غذا تهیه کرده بود. عفت از مکه تلفن کرد و از سفرش و پذیرایی سعودیها و خانواده امیرعبدالله، [ولیعهد عربستان سعودی]، اظهاررضایتکرد و گفت، بعضی از همراهان یکشنبه برمیگردند و او میخواهد یک هفته دیگر، برای استفاده از جلوهها و صفاهای مراسم شبهای رمضان، در خانه خدا بماند.
عصر و شب به مطالعه و دعا و قرآن گذشت. در گزارشها، وخیم شدن حال یلتسین، در اثر ذاتالریه موردتوجه است. شام را تنهایی حاضری خوردم؛ نان و کشک تازه که همشیره از نوق آورده است.
[1] - در بخشی از خطبه دوم آمده است: «در مجموع اوضاع کشور انقلابی و اسلامی ما، به رغم خواستها، فشارها، شیطنتها و کارشکنیهای آمریکا، به جایی رسیده است که آنان در تریبونهایشان و با زبان خودشان اعلام میکنند که سیاستهای واشنگتن در متوقفکردن حرکت سازندگی در ایران شکست خورده است. با خدماتی که انقلاب اسلامی در استانهای ایلام و کهکیلویه و بویراحمد که درگذشته به شدت محروم و مبغوض رژیم طاغوت بودند، انجام دادهاست، امروزه این استانها حرکتوسیعی را برای رسیدن به قافله پیشرفت، همراه با سایر استانهای برخوردار شروع کردهاند.» رجوعکنید← کتاب هاشمیرفسنجانی، خطبههای جمعه ۱۳۷۵، دفترنشرمعارفانقلاب، ۱۳۹۷.