یکشنبه ۱۶ دی ۱۳۷۵ //۲۵ شعبان ۱۴۱۷ // ۵ ژانویه ۱۹۹۶

اول وقت محسن آمد و مشکلات کار مترو را گفت؛ دیروز بازدید کرده است. [آقای عبدالصمد حیدراُف]، سفیر جدید اُزبکستان، برای تقدیم استوارنامه آمد. نطق‌اش را به زبان فارسی ایرادکرد؛ صحبت‌ها تشریفاتی بود. دکتر حبیبی، [معاون اول رئیس‌جمهور] آمد. گزارش سفر به ارمنستان و تاجیکستان را داد و گفت بنا ندارد نامزد ریاست‌جمهوری شود، ولی قرار شد فعلاً اعلان نکند. آقای [سیدمحمد] خاتمی هم گویا منتظر تصمیم دکترحبیبی است.

مجمع [عمومی شرکت] متروی تهران، در حضور من جلسه داشت. آقای [اصغر] ابراهیمی، [مدیرعامل شرکت مترو]، گزارش داد و معلوم شد که تا پایان امسال، نمی‌تواند مترو را عملیاتی‌کند؛ قبلاً قرار بود در ۲۲ بهمن، خط تهران - کرج را آماده کنند. اعضا در مورد وعده جدید او، برای راه‌اندازی در بهار سال ۱۳۷۶ نیز تردید دارند؛ قرار شد راه‌اندازی نمایشی را نپذیریم، ولی برای تکمیل‌کار، سرعت به خرج بدهد. مشکل اصلی را در نرسیدن واگن‌ها و سیگنالینگ^[1] می‌داند. علی‌رغم قرارداد با چینی‌ها، آقای ابراهیمی پیشنهاد می‌کند از روسیه ۴۲ واگن جدید بگیرد و سیگنالنیگ را از شرکت آلکاتل [فرانسه] تهیه کند. قرار شد به چینی‌ها پیشنهاد شود که زودتر آماده کنند. محسن، اعتماد به قول‌ها و روش آقای ابراهیمی ندارد.

عصر در جلسه هیأت دولت، دربارة تأسیس بنیاد آسیاآفریقا مشورت کردم؛ موافق بودند. شب به خانه آمدم. یاسر و مریم پذیرایی کردند. همشیره‌ها، فاطمه و طاهره، برای خداحافظی آمدند؛ عازم عمره هستند. در خبرها، خشکسالی در منطقه ما و برف و باران فراوان در اروپا و آمریکا و شرق دور که باعث سیل و سرما و تلفات فراوان شده، باعث تعجب و توجه است.