خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1375 / کتاب «سردار سازندگی»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1375 / کتاب «سردار سازندگی»

شب کارهای مانده از سفر را انجام دادم و در دفترم خوابیدم.

  • تهران
  • شنبه ۱۵ دی ۱۳۷۵

 

شنبه ۱۵ دی ۱۳۷۵ //۲۴ شعبان ۱۴۱۷ // ۴ ژانویه ۱۹۹۶

 

ساعت هفت و نیم صبح به دفترم رفتم. خیابان‌ها به خاطر تعطیلات زمستانی مدارس، خلوت است. تا ساعت نُه و نیم، کارهای عقب مانده را انجام دادم. آشیخ محمد آخوندی، [مؤسس دارالکتب‌الاسلامیه] آمد. از خدمات زیربنایی دولت، اظهار اعجاب کرد و برای ساخت دو هزار خانه ارزان‌قیمت و مدرسه علمیه استمداد نمود.

[آقای سیدمحمدکاظم حسنی‌طباطبایی]، سفیر جدیدمان در کنیا برای خداحافظی و کسب نظر آمد. آقای [جلیل] بشارتی، [رئیس دفتر مناطق محروم ریاست جمهوری] آمد. گزارش سفر به منطقه‌ای مرزی و محروم اطراف خواف و عمران روستاها و امتنان روستاییان شیعه و سنی را داد. آقای [سیدابوالفضل] موسوی‌تبریزی آمد. از وضع دولت بعدی، اظهارنگرانی کرد و مذاکراتی در مورد صادرات فرش و کارخانه شیشه آذر در تبریز داشت. عصر شورای عالی جوانان، جلسه با چند مصوبه داشت. شب کارهای مانده از سفر را انجام دادم و در دفترم خوابیدم.