خاطرات روزانه / آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1375 / کتاب «سردار سازندگی»
لوح سپاس کشاورزان کشور به هاشمی به خاطر زحماتی که در سال های سازندگی کشید.
سهشنبه ۴ دی ۱۳۷۵ //۱۳ شعبان ۱۴۱۷ // ۲۴ دسامبر ۱۹۹۶
کشاورزان ممتاز و نمونه آمدند. آقای [عیسی] کلانتری، [وزیر کشاورزی] گزارش داد. نشان دولتی [خدمت و کار و تولید] را به دکتر [سیدعلی] میلانی، [مدیرعامل بانک کشاورزی] و دکتر [محمدجعفر] ملکوتی، [سرپرست مؤسسه تحقیقات آب و خاک] و لوح تقدیر به آقای تیموری، [کارشناس نمونه] که طرح انتقال آب از سیروان به دشت ذهاب را ارائه داده و جوایز هشت نفر از کشاورزان نمونه را دادم. کشاورزان هم به عنوان قدردانی از خدماتم به کشاورزان، لوح زیبایی به من هدیه دادند؛ لوحی با هشت خوشه گندم طلایی، به نشان هشت سال دوره خدمت و پدر چندشهید و چندجانباز توضیحات دادند.[1] من هم سخنرانی مفصلی کردم.[2] از اهمیت کشاورزی و برنامههای اجرا شده برای تقویت کشاورزی و اثرات آن تاکنون، رشد محصولات، کمشدن نیاز به خارج و اصلاح قیمتها و صنایع جنبی کشاورزی و مهار آبها گفتم و اینکه آثار مهمتر آن با [توسعه] آبیاری تحتفشار و نحوه آبداری و آبخیزداری، در آینده بروز میکند.
[آقای علیمحمد بشارتی]، وزیر کشور آمد. دربارة تاریخ انتخابات شوراها و ریاستجمهوری، بحث و تصمیمگیری شد و به نوعی از گروه آقای ناطق [نوری] که آقای [علی] فلاحیان را [برای وزارت کشور در کابینه آینده]، به جای او در نظر گرفتهاند، گله کرد. ستاد مبارزه با مواد مخدر جلسه داشت؛ پانزده مصوبه داشتیم. عصر [هیأت] وزارت آموزش و فرهنگ ترکمنستان آمدند. نامه آقای نیازاُف را آوردند. دربارة توسعه همکاری آموزشی و فرهنگی صحبت شد.
آقایان [حسین] جاویدی و [مجید] انصاری، [اعضای هیأتمدیره مدرسه کرمانیهای مقیم قم] آمدند. از برنامههای سازندگی کلی تعریف کردند و توصیه به تبلیغ بیشتر و گفتند در سفری که اخیراً جمعی از علما برای دیدن طرحها، به خوزستان رفته بودند، تصمیم گرفتند که برای جلوگیری از کنار رفتن من تلاش کنند و نیز طلاب قم هم برای این منظور طومار تنظیم کرده و برای رهبری و من ارسال داشتهاند. برای مدرسه کرمانیها کمک گرفتند.
دکتر [حسن] حبیبی، [معاون اول رئیسجمهور] آمد؛ برای کسب نظرم در مورد ارمنستان و تاجیکستان که قرار است به آنجا سفر کند. شب، جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی داشتیم. آییننامه شورا را اصلاح و بحثی دربارة اینترنت را آغاز کردیم که ناتمام ماند.