خاطرات روزانه / آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1374 / کتاب «مرد بحران ها»
شنبه 20 خرداد 1374 //11 محرم 1416 // 10 ژوئن 1995
به فرهنگستان [علوم] در خیابان دربند رفتیم. خانهای مصادرهای است که در اختیار ستاد اجرایی فرمان امام است. هفت گروه دارند. تمامی اعضای پیوسته فرهنگستان، جمع بودند. رییس هر گروه و آقای [علی] شریعتمداری، [رییس فرهنگستان علوم]، گزارش دادند. من هم با تأکید بر تقویت و کمک برای حل مشکل تداخل، صحبتی کردم[1].
تا عصر در دفتر، کارها را انجام میدادم. عصر آقای [مصطفی] پورمحمدی، [معاون اطلاعات خارجی وزارت اطلاعات] آمد. از عملیاتی علیه منافقین، در رابطه با مراسم سی ام خرداد[2] در خارج سئوال کرد؛ به خاطر امکان سوءاستفاده علیه ایران، مخالفت کردم. شب در دفترم ماندم.
[1] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «دولت آماده است مشکلات مالی موجود در سر راه طرحهای در دست اجرای گروههای مختلف فرهنگستان علوم را برطرف کند. متأسفانه فعالیتها و نتایج کار فرهنگستان علوم در ایران، برای مردم بهخوبی روشن نشده و انجام اقدامات لازم در این زمینه ضروری است. من علاقهمندم فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران، بیش از پیش تقویت شود. تجهیز فرهنگستان علوم به تکنولوژی مدرن ارتباطی و اطلاعرسانی، برای پیوستن به شبکههای اطلاعاتی علمی دنیا ضرورت دارد. فرهنگستان علوم، نقش مهمی در هدایت حرکتهای علمی و تحقیقی کشور دارد و به همین سبب، دولت برای توسعه هرچه بیشتر این مجموعه تلاش خواهد کرد. امیدوارم با پشتکار و فعالیت روزافزون اساتید و پژوهشگران کشور، فرهنگستانی قوی و پویا پایهگذاری شود. امروز وظایف و مسئولیتهای فرهنگستان علوم و گروههای مختلف آن با وظایف برخی از وزارتخانهها و سازمانهای دیگر تداخل پیدا کرده است که این مسأله به زودی در شورای عالی انقلاب فرهنگی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای سال 1374»، دفترنشر معارف انقلاب، 1396.
[2] - وقایع ۳۰ و ۳۱ خرداد تظاهرات و درگیریهای خیابانی بود که همزمان با طرح عدم کفایت سیاسی ابوالحسن بنیصدر رییسجمهور وقت، در مجلس شورای اسلامی روی داد که توسط سازمان مجاهدین خلق (منافقین) سازماندهی شده بود. از چند روز پیش از ۳۰ خرداد، دادستان انقلاب تهران، دستور بازداشت مسعود رجوی و موسی خیابانی را صادر کرده بود، ولی نیروهای امنیتی نتوانسته بودند مخفیگاه وی را شناسایی کنند و وی همچنان رهبری مجاهدین و میلیشیاهای تحت امر را بر عهده داشت و با دادن بیانیههایی اعلام موضع میکرد. در همان روز نیز این سازمان با انتشار بیانیهای ورود به فاز مبارزه مسلحانه با نظام جمهوری اسلامی ایران را اعلام کرد. این تظاهرات در شهرهای مختلف به راه افتاد. درگیریهای تهران اغلب در نقاط مرکزی شهر روی داد. آیتالله هاشمی، در خاطرات 1360 آشوبهای روز ۳۰ خرداد را چنین بازگو میکند: «گروهکهای مجاهدین خلق و پیکار و رنجبران و اقلیت فدایی و... تدارک وسیعی برای ایجاد آشوب و جلوگیری از کار مجلس دیده بودند و به نحوی اعلان مبارزه مسلحانه کردهاند. از ساعت چهار بعد از ظهر، به خیابانها ریختند و تخریب و قتل و غارت و آشوب را در تهران و بسیاری از شهرستانها آغاز کردند. کم کم نیروهای سپاه و کمیتهها و حزباللهیها به مقابله برخاستند. من در مجلس بودم. صدای تیراندازی از چندین نقطه شهر به گوش میرسید. خبر از جراحت و شهادت عدهای نیز میرسید... نزدیک غروب آقای زوارهای، مسئول ستاد امنیت آمد و نوار ضبط شده از ارتباطات تلفنی مرکز فرماندهی مجاهدین خلق با رابطهای آشوب خیابانی را آورد که برنامه وسیع تخریب و آشوب آنها را مشخص میکرد. اوایل شب آشوبگران شکست خوردند و متفرق شدند، بدون اینکه کار مهمی از پیش ببرند، به جز تخریب چند ماشین و مرگ و جرحÃ Äچند نفر از طرفین.» رجوع کنید—کتاب هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، کارنامه و خاطرات 1360، به اهتمام یاسر هاشمی، 1378، دفتر نشر معارف انقلاب.