خاطرات روزانه / آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1374 / کتاب «مرد بحران ها»
چهارشنبه 20 اردیبهشت 1374 |10 ذیحجه 1415 // 10 می 1995
[امروز عید قربان است]. ساعت نُه صبح با یک هواپیمای آسمان به سوی رامسر پرواز کردیم. محسن، فاطی، فائزه و بچههایشان و بعضی از بستگان هم بودند. تا عصر، وقت به پیادهروی در ساحل میهمانسرای دولت و مطالعه و استراحت گذشت. عصر کمی ورزش والیبال پاسداران را تماشا کردم. محسن هم بازی میکرد؛ خوب بود. نسبت به سال گذشته، آب دریا کمی بالاتر است.
عصر آقای امراللهی، [رییس سازمان انرژی اتمی]، تلفنی خبر داد که در مذاکرات رؤسای جمهور آمریکا و روسیه در مسکو، روسها حاضر نشدهاند از قرارداد نیروگاه هستهای بوشهر صرف نظر کنند، ولی به صورت نمایشی قرار شده، آقای چرنومردین، نخستوزیر روسیه، قرارداد را برای اطمینان از بخشی که آمریکاییها مدعیاند به درد سلاح اتمی میخورد، بررسی کند. در اخبار شب، با کمی اختلاف از تلویزیون شنیدم. هوا سرد است و از دریا استفاده نکردم.
نامهای از آیتالله خامنهای رسید که خواسته بودند، فوراً تیمی از مسئولان اقتصادی به اضافه سه نفر از جناح دیگر، آقایان [مجید] قاسمی و [محمدجواد] ایروانی و [محمدعلی] نجفی، برای بررسی راه علاج بالارفتن نرخ ارزهای خارجی تشکیل دهم. چون اقدامات را در این خصوص از تهران شروع کرده بودم و پیشنهادهای خاصی از مسئولان داریم، شاید بهتر باشد که کمی صبر کنیم.
مقداری با محسن در ساحل پیادهروی و صحبت داشتیم. محسن به وضع تندرویهایی که کشور را دچار عدم ثبات میکند، انتقاد دارد.