خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه / آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1374 / کتاب «مرد بحران ها»

خاطرات روزانه / آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1374 / کتاب «مرد بحران ها»

  • یکشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۷۴

یکشنبه 20  اسفند  1374  //20  شوال  1416 //  10 مارس 1996

 

برای بازدید از وضع شمردن صندوق‌های انتخابات، از منزل به فرمانداری شمیرانات رفتم؛ غافلگیر شدند. بدون خبر قبلی رفتم، ولی خیلی خوشحال شدند. کارشان خیلی مرتب بود. اکثر صندوق‌ها را خوانده بودند و در ورقه‌هایی تنظیم شده بود. نتیجه آرای لواسانات، لویزان، کامرانیه، قیطریه، مسجد فرشته، دانشگاه ملی [= شهیدبهشتی]، میدان تجریش، نیاوران و جماران را دیدم. به طور عموم، در اکثر موارد، لیست جامعه روحانیت مبارز، کمی از کارگزاران جلو بود، ولی رأی فائزه ما، در اکثر موارد از همه بیشتر بود؛ به جز در قیطریه و تجریش و لواسانات.

سپس به ستاد انتخابات وزارت کشور رفتم. وزیر و معاون و کسی که بتواند جواب کافی بدهد، نبودند. سپس به طور سر زده، به [حوزه رأی‏گیری] دبیرستان البرز رفتم. آنجا هم مرتب و وضع شبیه شمیران بود. برنامه ارسالی آمار با کامپیوتر برای وزارت‏کشور را دیدیم. دانش‏آموزان دبیرستان هم خیلی خوشحال شدند و احساسات پُرشوری ابراز داشتند. محسن و مهدی هم بودند.

به دفترم رفتم. ستاد تنظیم بازار جلسه داشت. دربارة بیرون‏آوردن بعضی از کالاها  از لیست تعزیرات، بحث ناتمام داشتیم. گزارش‏های انتخابات سراسر کشور، نزدیک به تکمیل است؛ هر دو گروه مدعی‌اند که اکثریت را دارند. عصر آقای [علی‏محمد] بشارتی، [وزیرکشور] آمد. برای حفظ اعتماد من و رفع شبهه‏ای که پیش آمده، کلی حرف زد. به خواسته‏های بحق فائزه توجه نکرده و تمایل به یک طرف نشان داده است. از اینکه مجلس به دو گروه تقریباً مساوی تقسیم شده اظهاررضایت کرد. گفت، برای دولت این وضع بهتر است. باز هم اصرار به پذیرش ادامةکار، بعد از اتمام دوره ریاست‏جمهوری داشت.

برای اولین بار، بخشی از نتایج قرائت آرا در تهران را اعلام کردند؛ آقای ناطق‏نوری اول و فائزه دوم اعلان شد: با تفاوت 400 رأی. به نظر بعضی‌ها، عمداً در این مقطع خوانده‌اند که در اولین اعلان، رییس‏مجلس اول باشد؛ گرچه امروز عصر، آقای [حسین] مرعشی رفت در فرمانداری و جریان کار را دید. معتقد است که روندکار سالم است و به زودی واقعیت هر چه باشد، روشن می‌شود. گرچه او هم بعید نمی‌داند، با همین منظور، این مقطع برای اعلام، انتخاب شده است، اما خودم می‌دانم که بنا بود امشب بخوانند و با تأکید من اقدام کردند. قبلاً قرار گذاشته بودند، وقتی‏که به سی‏درصد آرا رسیدیم، بخوانند.