خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه / آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1374 / کتاب «مرد بحران ها»

خاطرات روزانه / آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1374 / کتاب «مرد بحران ها»

  • شنبه ۱۹ فروردین ۱۳۷۴

شنبه 19 فروردین  1374 // 7 ذیقعده  1415 //         8  آوریل 1995

 

قبل از اذان صبح بیدار شدم و دیگر نخوابیدم. تلفنی از عفت احوال‏پرسی کردم. به سوی شادگان حرکت کردیم؛ قرار نبود که به شادگان و ماهشهر برویم، چون در سفرهای گذشته رفته بودم. با اصرار پذیرفتم و این برنامه امروز را خیلی فشرده و سخت کرد. به خلبان گفتم، گشتی روی جزیره مینو و اروند بزند. ساحل عراق را دیدم؛ اصلاً بازسازی نکرده‏اند. اکثر نخل‌ها خشکیده و نخلستان‌ها علفزار شده است. در شادگان توقف کوتاهی داشتیم. با شنیدن سرود و خیرمقدم خوب [آقای عیسی مقدمی‏زاد]، نماینده‌اش و گزارش خدمات برنامه اول و طرح خواسته‌ها، من هم صحبت دلگرم‏کننده‏ای داشتم.[1]

برای افتتاح واحد پی.وی.سی، به پتروشیمی بندر امام پرواز کردیم. آقای [احمد] رهگذر، [مدیرعامل صنایع پتروشیمی] و آقای [غلامحسین] نجابت، [مدیرعامل شرکت مدیریت توسعه صنایع پتروشیمی]، گزارش دادند و از اهمیت طرح و تولید 175 هزارتُن محصول گفتند که امروز قیمت هر تُن آن، هزار و صد دلار است. از واحد بازدید کردیم و توضیح شنیدیم. سپس از طرح بزرگ آروماتیک، بازدید عبوری داشتیم. این دو واحد، در طرح ژاپنی‌‌ها نبوده است؛ به خاطر ارزش افزوده فراوان، خواسته بودند مواد اولیه به ژاپن برود و در آنجا ساخته شود.

گشتی در کارخانه زدیم. از بلندی همه جا را دیدیم. در سالن بزرگی، آقای [غلامرضا] آقازاده، [وزیر نفت]، گزارش و توضیح داد. نشان درجه دو سازندگی را به مهندس رهگذر، مدیرعامل پتروشیمی دادم. صحبت دلگرم‏کننده‌ای از دستاورد‌های صنعت پتروشیمی داشتم.[2]

به ماهشهر پرواز کردیم. اجتماع عظیمی داشتند. بعد از خیرمقدم، سخنرانی کوتاهی کردم[3] و بلافاصله به بهبهان پرواز کردیم. استقبال مردم بهبهان در خیابان‌ها و در اجتماع و ورزشگاه، خیلی بیش از حد بود. بعد از سرود و خیرمقدم [آقای لطف‏الله زارعی قنواتی]، نماینده و [آقای محمدحسین مجتهدی]، امام‏جمعه و طرح خواسته‌ها، صحبت‌های تمجیدآمیزی کردم[4]. تعجب است که در این شهر دارالمؤمنین و با مردمی مقدس، برنامه موسیقی و سرود بسیار شادی داشتند. تا چند ماه پیش، این‏گونه مراسم، به سختی مورد انتقاد و مخالفت مقدسین و حزب‌اللهی‌ها بود. با تکرار چند صحنه و پخش از صداوسیما، این گونه مراسم عادی شده و تقریباً در همه شهرهای خوزستان با تفاوت‌هایی اجرا می‌شد. علما هم تأیید می‌کردند.

ناهار را در بیرون شهر، در میهمانسرای وزارت نیرو که برای کار سدسازی و... ساخته‌اند، خوردیم. بعد از کمی استراحت، با ماشین به محل سد مارون رفتیم. در راه و آنجا، [آقای لطیف‏التجار]، مجری سد و آقای زنگنه، [وزیر نیرو]، توضیحات دادند: سد خاکی با صدوپنجاه متر ارتفاع و یک میلیارد و سیصد میلیون مترمکعب ظرفیت دریاچه. جهادسازندگی آن را اجرا می‌کند و بناست آبگیری شود. با 175 مگاوات برق آبی، 55 هزار هکتار را هم آبیاری می‌کنند که با دو کشت، صدهزار هکتار می‌شود. هزینه ارزی کمی داشته است.                                  

به محل اجرای شبکه‌های آبیاری در دشت بهبهان رفتیم. بهره‌برداری از طرح پنج هزار هکتاری که کانال‌های بعد از سد را جهادسازندگی و  وزارت کشاورزی اجرا کرده‌اند، افتتاح کردیم. بعد از پرده‌برداری از لوح و باز کردن شیرآبیاری، از نمایشگاه  محصولات و ابزار کشاورزی ساخت استان بازدید کردیم.

به سوی رامهرمز پرواز نمودیم. چون تأخیر داشتیم، دلم می‌جوشید. معمولاً هر روز همین وضع است؛ برنامه‌ها فشرده است و مواردی هم اضافه می‌شود. در رامهرمز شاهد اجتماعی بسیار پُرشکوه و دور از انتظار بودیم. [آقای سیدعبدالنبی موسوی‏فر]، امام جمعه، متواضعانه از من تجلیل کرد و [آقای محمدرضا بهمئی]، نماینده هم مقداری. اجتماعات باشکوه و علاقه و شور مردم بالاست، برای همین، نمایندگان که معمولاً روی کمبودها تکیه  می‌کنند و نیز بعضی از ائمه جمعه، فضا را برای حرف منفی مناسب نمی‌بینند و بیشتر در وصف می‌گویند. من هم سخنرانی گرم و امیدوارکننده‌ای داشتم.[5]

به سوی باغملک رفتیم. به غروب نزدیک می‌شدیم. هلی‌کوپترها پیشنهاد داشتند در مراجعت در رامهرمز بمانند تا با ماشین برویم؛ نپذیرفتم. با توجه به کوچکی شهر، جمعیت در باغملک بهت‌انگیز بود. با ایذه مسابقه دارند و نمی‌خواهند از ایذه عقب باشند. امام‏جمعه ندارند و نماینده هم قبلاً در ایذه صحبت کرده بود. با اجرای سرود و شعار و صحبت فرماندار، ابراز محبت کردند. صحبت من هم کوتاه بود.[6] قرار بود کارخانه آجر شهر را افتتاح کنم. آقای میرزاده را  فرستادم، لذا عقب ماند.

با عجله به سوی اهواز پرواز کردیم. وقتی که به اهواز رسیدیم، هوا تاریک بود. خلبان‌ها خیلی دلهره داشتند؛ چون پرواز پس از سان‌ست[= غروب آفتاب]، برخلاف مقررات است. در فرودگاه اهواز، نماز مغرب و عشا را خواندیم.

برای کلنگ‏زنی دانشکده الهیات و افتتاح دانشکده دامپزشکی و بخش آنژیوگرافی به دانشگاه اهواز رفتیم. در اجتماع دانشگاهیان و فرهنگیان استان، در سالن بزرگ ورزشی شرکت کردیم. آقای دکتر [نصرت‏الله] ضرغام، رییس دانشگاه اهواز و نیز مدیرکل آموزش و پرورش استان خیرمقدم گفتند و گزارش پیشرفت و توسعه را دادند. سرود خوبی اجرا  شد. من هم با ذکر مثال‌های روشن، دربارة رشد علم و فناوری صحبت کردم.[7] خواستم که دانشگاهیان برای بهبود سرعت رشد کشور، بیشتر به تحقیق بپردازند. چهل ودو هزار نفر دانشجو دارند که بیش از نیمی از آنها در دانشگاه آزاد اسلامی تحصیل می‏کنند. با خستگی زیاد به مقر رسیدیم. پس از استحمام و ملاحظه گزارش‏ها، بعد از ساعت دوازده شب خوابیدم.

 

[1] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «ملت ایران به خاطر استقامت و پشتیبانی شما مردم و عشایر همیشه در صحنه، از خطوط مقدم جبهه و نیز به خاطر تحمل مرارت‏های دوران جنگ، از شما سپاسگزار است. برادران وخواهران عرب ما، در دوران دفاع مقدس، بهترین تلاش‏ها را از خود نشان دادند و وفاداری آنان به کشورشان، مایة افتخار نظام است. علی‌رغم اینکه کشور ما درگیر جنگ با یک کشور عربی بود، شما تعصب و قومیت را کنار گذاشتید و به عُروه‏‌الوثقی دین دست یافتید و همین امر تعجب جهانیان را برانگیخته بود.» رجوع‌کنید   کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانی‌های سال 1374»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1396.

[2] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «امروز روز شکوهمندی برای صنعت پتروشیمی و کل کشور استÃ Äوکارکنان پتروشیمی، در آغاز سال، هدیه بسیار باارزشی را تقدیم کشورمان کردند. با بهره‌برداری از واحد 175 هزار تُنی «پی‌وی‌سی» که هر تُن آن در بازار 1100 دلار ارزش دارد، به صرفه‏‎جویی ارزی سالانه 200 میلیون دلاری دست یافته‌ایم و این مواد را که تا دیروز برای آن مبلغ گزافی ارز می‌دادیم، امروز به دست توانای شما می‌سازیم. کارکنان پتروشیمی، پیشنهاد خارجی 750 میلیون مارکی را با  220 میلیون مارک می‌خواهند تمام کنند و این نشانه پیشرفت مدیریت فن و قدرت تکنیک، در کنار قدرت و شهامت مدیران کشور است. میزان نیاز به ارز، اکنون در بسیاری از واحدها به پانزده درصد برنامه اول و در مواردی به صفر رسیده است و با تلاش وکوشش مدیران وکارکنان شایسته و استفاده از توان مدیران، ایران به کشور پیشرفته‌ای تبدیل خواهد شد. نشانی را که امروز به نمایندگی از طرف ملت، به یکی از مدیران شایسته دادم، نشانه تشکر از کلیه کارکنان پتروشیمی است و افتخار آن متعلق به همه است؛ اگرچه سهم مهندس رهگذر در این میان برجسته است. » رجوع‌کنید   کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانی‌های سال 1374»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1396.

[3] - آقای هاشمی، از ماهشهر به عنوان دروازه مهم اقتصادی و سیاسی کشور یاد کرد و گفت:« امروز نبض اقتصاد کشور در ماهشهر می‌زند و ماهشهر به سبب دارا بودن مجتمع پتروشیمی، تأمین کننده خوراک هزاران کارخانه در کشور است.» ایشان با تشریح موقعیت بندری و تجاری ماهشهر افزود: «امروزه بسیاری از نیازهای کشور از طریق این شهر وارد می‌شود. این منطقه، از یک سو میزبان مهاجرین بود واز سوی دیگر پشتیبان جنگ بود. هرگاه دشمن در جبهه‌ها با شکست مواجه می‌شد، ماهشهر را با موشک هدف قرار می‌داد و یا بمباران هوایی می‌کرد.» آقای هاشمی، موقعیت فرهنگی شهرستان ماهشهر را خوب توصیف کرد و افزود: «بااین حال این شهرستان نیازهایی دارد که در طول برنامه دوم مرتفع خواهد شد.» رجوع‌کنید   کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانی‌های سال 1374»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1396.

[4] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «ابراز احساسات شما مردم که دلنشین‌ترین عواطف انسانی می‌باشد، مطمئناً برای مردم ما شیرین است و ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد. افکار شخصیت‏هایی همچون آیت‏الله وحیدبهبهانی و مرحوم بهبهانی، در حوزه‌های علمیه مورد احترام و بهره‌برداری می‌باشند و این شخصیت‏ها، موجب مباهات و افتخار همه ما ایرانیان می‌باشد و لازم است چنانچه آثاری از ایشان در منطقه باقی می‌باشد، حفظ شود. فرماندهان لایق و مورد اعتماد ما در دوران دفاع مقدس از همین شهر بودند و حضور ایثارگرانه مردم بهبهان در طول هشت سال دفاع مقدس، ستودنی است. از سوی وزارتخانه‌های کشاورزی و جهادسازندگی، برنامه وسیعی برای توسعه کشاورزی در بهبهان در دست است تا بتوانیم اینجا را به منطقه‌ای مرفه وپیشرفته تبدیل نماییم. خواسته‌های شما مردم، چیزی نیست که جمهوری اسلامی از انجام آنها عاجز باشد. بهبهان، شانس زیادی برای پیشرفت مراکز علمی و فرهنگی دارد.» رجوع‌کنید   کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانی‌های سال 1374»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1396.

[5] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «من امروز از کنار سد مارون می‌آیم و با وجود سد مارون، از این به بعد این منطقه دچار سیل وآفت‏های فصلی نخواهد شد. در تابستان آینده آب مطمئن زیر سد مارون را خواهید گرفت و خود شما در دشت جالیزان و منطقه رامشیر و رامهرمز، از استفاده‏کنندگان اصلی این آب خواهید بود و سایر نقاط در مرحله بعد قرار می‌گیرند. من در برابراین محبت های غیرقابل جبران شما اظهار خضوع می‌کنم و اگر این اجتماع با شکوه حرف هم نمی‌زد و شعار هم نمی‌داد، این اقیانوس بیکران، برای شادکردن روح امام راحل و دلگرمی مسئولین وÃ Äیأس دشمنان کافی بود.» رجوع‌کنید   کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانی‌های سال 1374»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1396.

[6] -  در بخشی از این سخنرانی آمده است: «هیچ‏گاه تصور نمی‌کردم از شهری کوچک، اجتماعی این چنین عظیم ببینم. این اجتماع باعث تقویت روحیه انقلابیون ویأس دشمنان می‌شود. شما در تمام صحنه‌های انقلاب اسلامی سنگ‏تمام گذاشتید و امیدوارم دولت ، مجلس ومسئولان بتوانند خواسته‌های شما واین جوانان برومند را عملی بسازند. با فعال شدن راه باغملک به شهر کرد و در جوار اتوبان قرارگرفتن این خطه و استعدادهای طبیعی و خدادادی آن، موجب جذب سالانه هزاران توریست و جهانگرد خواهد شد و من امیدوارم مشکلات گذشته جبران شود.» رجوع‌کنید   کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانی‌های سال 1374»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1396.

[7] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «به دلیل نیاز کشور به نیروهای متخصص، برای آموزش عالی، اولویت خاصی در نظر گرفته شده است. آمارو ارقام نشانگر پیشرفت و گام‏های سریع و بلند دانشگاه شهید چمران به سوی ترقی وتعالی است. سوابق علمی و ادبی و وجود نخستین دانشگاه ایران در این استان نباید نادیده گرفته شود که گذشته پُرافتخار را برای نسل‏های آینده حفظ کنیم. اگر چه در شرایط جنگی، دانشگاه‏های خوزستان عقب‏ماندگی‏هایی پیدا کردند، اما اکنون در وضعیت مطلوبی قراردارند.» رجوع‌کنید   کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانی‌های سال 1374»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1396.