خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه / آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1374 / کتاب «مرد بحران ها»

خاطرات روزانه / آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1374 / کتاب «مرد بحران ها»

  • یکشنبه ۸ بهمن ۱۳۷۴

یکشنبه 8  بهمن  1374  //7 رمضان  1416   //      28 ژوئن 1996

 

[آقای اوه شین]، سفیر کُره جنوبی برای خداحافظی آمد. زودتر از موعد فراخوانده شده است؛ گفت وضع کشورش به خاطر محاکمه رییس‏جمهور سابق و برنامه‌های اصلاح در دست اجرا، دچار عدم ثبات است. گفت نیروگاه‌های آب سبک اتمی کُره شمالی، براساس خواست آمریکا به شرکت کیدو که شرکای آن کُره و آمریکا هستند، به مبلغ حدود چهار میلیارد دلار واگذار شده که قیمت آن خیلی بیش از قیمت معمول است و در کُره جنوبی ساخته می‌شود.

ستاد تنظیم بازار، جلسه با چند مصوبه و چند گزارش داشت. عصر ساعتی در جلسه هیأت دولت شرکت کردم. به سعدآباد رفتم. مراسم استقبال آقای [یوری] موسوینی، رییس‏جمهور اوگاندا را برای اولین بار در فضای باز کاخ سعدآباد برگزار کردیم. نظم و اُبهت بهتری از فرودگاه دارد. معمولاً کشورهای بزرگ، مثل روسیه، چین، ژاپن، اندونزی، هند و بنگلادش که من سفرکرده‌ام و اکثرکشورهای عربی، مراسم را در فرودگاه برگزار نمی‌کنند. با همسر و دو دختر و وزیر امورخارجه‌اش عازم چین هستند و امشب را در تهران اقامت دارند.کمی درکاخ نشستیم. عفت و فاطی هم برای استقبال همسرش آمده بودند و آنها به اقامتگاه رفتند.

من به منزل آیت‌الله خامنه‌ای رفتم. افطار میهمان ایشان بودم. حال‏شان در اثر سرماخوردگی مساعد نیست. دربارة انتخابات و مسایل گروه خدمتگزاران [=کارگزاران] و علت تغییر عقیده ایشان را پرسیدم که ابتدا موافقت با اقدام وزرا را داشتند و سپس مخالف که دلیل آن برای من روشن نشد. اکنون نظر این است که معاونان من با شخصیت‏های دیگر ادامه دهند. دربارة درخواست کمک از سوی آقای آذری [قمی] و تقاضای مصاحبه اعضای نهضت آزادی و سفر موسوینی و وضع خوب ارزی کشور و سفر احتمالی من به قم
 صحبت کردیم.

به سعد‏آباد رفتم. یک دور مذاکره با میهمان اوگاندایی داشتیم. قرار شد، قرارداد ایجاد خط هوایی بین ایران به آفریقای جنوبی را از طریق اوگاندا دایر کنیم و درخواست همکاری و استفاده از زمین و آب فراوان اوگاندا بنماییم. آمادگی برای کمک به صلح بین آنها و سودان نمودیم که استقبال نکرد. سر میز شام، سئوالات زیادی راجع به اوضاع طبیعی و اجتماعی کشور نمودم. بخشی را می‌گفت و بخشی را نه. به خانه آمدم.