پنجشنبه 7 دی 1374 //5 شعبان 1416 // 28 دسامبر 1995
عقد ازدواج را برای یکی از کارکنان دفتر بستم. آقایان [قربانعلی]دری[نجفآبادی] و [حسن]غفوریفرد و [مجید]عباسپور آمدند. در مورد ضعف مدیریت آقای امراللهی، رییس سازمان انرژی اتمی، مطالبی مطرح کردند که نتوانستند اثبات کنند؛ گفتم تا محرز نشود، نباید تغییر در مدیریت چنین سازمان حساس و دارای اسرار بدهیم. بنا شد مطالبشان را به دکتر [حسن] روحانی، [دبیر شورای عالی امنیت ملی]، برای پیگیری بدهند.
ساعت یک بعد از ظهر به فرودگاه [مهرآباد] رفتیم. با جمعی از بستگان، برای مراسم
شب هفت مرحومه والده، به سوی رفسنجان پروازکردیم. آقای [سیدهاشم] رسولیمحلاتی [نماینده رهبری] و [علیمحمد بشارتی]، وزیرکشور و جمعی دیگر از شخصیتها همراه بودند. یکسره به مسجد جامع رفتیم. جمعیت زیادی بود. بعد از قرآن و مداحی و سخنرانی آقای مجید انصاری، من تشکر کوتاهی داشتم. تقریباً همه ائمهجمعه و سران استان کرمان و یزد آمده بودند.
شام را منزل آشیخ محمد بودیم، جمعی از بستگان برای تسلیت آمدند. به عده خیلی زیادی شام دادند. خسته بودم. زودتر از معمول خوابیدم. بستگان، از جلسه[ختم] دیشب قم که مجلس خبرگان گرفته بودند و آقای [عبدالله] جوادیآملی، سخنرانی خوبی کردهاند، راضی بودند.