جمعه 17 آذر 1374 //15 رجب 1416 // 8 دسامبر 1995
تمام وقت در اقامتگاه بودیم؛ با استراحت و مطالعه و پیادهروی. عصر هم مقداری در دریا شنا کردم. روزهای قبل، به خاطر سردی هوا از دریا استفاده نکردم. ساعت هشت شب، به تهران رسیدیم.
برای دیدار از والده، از فرودگاه به خانه همشیرهزاده محمد رفتیم. حالشان خوب است. از بیمارستان و پزشکان زده شدهاند. امروز ظهر و شب، با تشخیص خودشان غذا خوردهاند: کشک و شیر و رُب انار. معتقدند با همین غذاها حالشان مساعد شده است. اطرافیان هم تحول چشمگیر در حالشان را پس از این غذاها، تأیید میکنند.