خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه / آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1374 / کتاب «مرد بحران ها»

خاطرات روزانه / آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1374 / کتاب «مرد بحران ها»

  • دوشنبه ۱۵ آبان ۱۳۷۴

دوشنبه 15 آبان 1374  //12 جمادی‌الثانی 1416   //   6 نوامبر1995

 

مسأله هلاکت اسحاق رابین، همچنان در صدر اخبار است. [آقای سیدحشمت موسوی]، نماینده ایلام آمد. از اقدامات وسیع عمرانی دولت در ایلام قدردانی کرد و متقاضی تسریع در سفرم به آنجا شد. [آقایان مشهدی]، فرماندار، [محمدباقر توکلی]، نماینده و [حیدرعلی جلالی خمینی]، امام‏جمعه خمین آمدند و ضمن گزارش کارهای عمرانی وسیع دولت و اینکه امسال آخرین روستاها برق و آب می‌گیرند، خواستار کمک برای مهار آب‌های فصلی و زیادشدن اعتبارات فرهنگی شدند. اخوی محمد، [معاون اجرایی رئیس‏ جمهور] آمد. گزارش سفر به ایلام و کرمانشاه را داد و گفت، در ایلام بازسازی خیلی وسیع است و حتی بیشتر از نیاز بوده و در کرمانشاه باید پیگیری شود.

برای استقبال از [خانم بی‏نظیر بوتو]، نخست‏وزیر پاکستان، به فرودگاه [مهرآباد] رفتیم. به موقع رسید و پس از مصاحبه کوتاهی، برای زیارت مرقد امام رفت. من به دفتر رفتم. عصر مقداری مراسم خاکسپاری رابین را از شبکه سی ان ان تماشا کردم. تعداد زیادی از سران کشورهای غربی و چند رییس‏کشورهای اسلامی، مثل اردن و مصر و ترکیه و ... بودند؛ جالب بود. به اسراییل خیلی بها داده‌اند. حدود پنج ساعت، این همه سران کشورها، وقت خود را در مراسم و بیشتر در گورستان گذرانده‏اند.

به سعدآباد رفتم. مذاکرات خصوصی با خانم [بی‏نظیر] بوتو، با حضور دکتر ولایتی و یک نفر از همراهان او داشتیم و تمام بحث در مورد افغانستان بود. او برای توجیه ما در خصوص روابط‏شان با طالبان، زیاد صحبت کرد، ولی سرانجام نتوانست جواب سئوالاتم را بدهد. من گفتم، قرار ما هم این بود که راه‏حل در افغانستان باید سیاسی باشد و نه نظامی و نیز در اسلام‏آباد، شما گفتید طالبان را قبول ندارید و دعوت از آقای ربانی، سند مشروع بودن دولت او در نظر شما بوده است. اکنون طالبان راه نظامی را انتخاب کرده‌اند و شما پذیرفته‌اید. تلاش‏کرد که جواب بدهد، ولی سرانجام روشن شد که جواب ندارند؛ قرار شد راهکار جستجو کنیم.

سئوال این است که اول آتش‏بس و سپس مذاکره برای حل یا اول استعفای ربانی و سپس مذاکره که ما اول را قبول داریم و آنها دوم را. سپس مذاکرات رسمی و علنی دربارة مسایل منطقه و همکاری‌های دو جانبه بود که ما طلبکار شدیم. سپس سر میز شام رفتیم و مذاکرات ادامه داشت. درخواست کمک ما را برای جلوگیری از درگیری‌های فرقه‌ای در پاکستان نمود و توضیحاتی دربارة بحران کراچی و مشکلات با هند داد.